خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 211
همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 211 را برایتان آماده کرده ایم.
امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
سریال اسم من ملک قسمت 211
کنعان شرکت را به آلپای می سپارد و خودش به استانبول می رود. فوندا دوباره با آلپای تماس گرفته و او را تحت فشار می‌گذارد که باید برگردد و سندها را به اسم او بزند، وگرنه از او طلاق خواهد گرفت و بچه را به او نشان نخواهد داد. آلپای کلافه می شود.
وقتی کرم و اکراه به خانه برمی‌گردند، نفیسه با اکراه صحبت میکند و میگوید که حس میکند او را از شهر خودش دور کرده و برای همین او ناراحت است. اکراه چنین چیزی را انکار کرده و میگوید که از خانواده جدید خود خوشحال است و مشکلی ندارد.
خلیل دنبال ملک می رود. آنها با هم به آتلیه رفته و برای شهرداری عکس میگیرند. سپس به بازار می روند و خریدهای عقد را انجام می‌دهند.
در استانبول کنعان به هتل رفته و با ویلدان تماس می‌گیرد. ویلدان رد تماس میدهد و به او پیام میدهد که دیگر با او تماس نگیرد. کنعان متعجب می شود. سپس با ادریس تماس می‌گیرد و در مورد نامه آخر سوال میکند. ادریس میگوید که ویلدان یک نامه جدید به او داده است که او به کنعان نرسانده است. او نامه را برای کنعان می‌خواند که داخل آن نوشته شده که ویلدان فعلا شرایط آمدن به استانبول را ندارد و خودش بعدا با او تماس خواهد گرفت. کنعان کلافه می شود.
فوندا و جومالی دم در محضر رفته و منتظر آمدن آلپای هستند.
محمود و قدریه بچه ها را به خانه می برند. همه خوشحال شده و سیدعلی نیز سریع به خانه می رود. سیدعلی کوچک با ناراحتی به آنها نگاه کرده و از توجه دیگران حسادت میکند.
آلپای به قازانتپ می رسد. ادریس دم در فرودگاه منتظر اوست. او به آلپای میگوید که خلیل و ملک به شهرداری رفته اند. آلپای با شنیدن این حرف، سوار ماشین ادریس نمی شود و با تاکسی به سمت شهرداری می رود. ادریس از ترس فوندا، گوشی خود را خاموش میکند. فوندا مدام با او و آلپای تماس می‌گیرد. جومالی خسته و کلافه می شود.
میتات یک کتاب جدید از همان جلد قبلی برای سیران خریده و آن را به سیران هدیه میدهد و ماجرای پاره شدن کتاب را برای او تعریف میکند.
آلپای به شهرداری رفته و به ملک میگوید که این ازدواج برای خلیل گران تمام می شود، زیرا او اهدا کننده ملک بوده و در ازایش عمارت و مغازه را از آنها خواسته است. ملک با شنیدن این حرفها شوکه شده و خلیل از آلپای عصبانی می شود. ملک از آنجا بیرون آمده و با گریه به خلیل میگوید که چرا این موضوع را از او پنهان کرده و او هرگز حاضر نبوده که از طریق آلپای زندگی اش نجات پیدا کند. سپس میگوید که حاضر به ازدواج و ضرر زدن به خانواده خلیل نیست. او با گریه از خلیل خداحافظی کرده و می رود.
خلیل که به شدت از آلپای عصبانی است، سوار ماشین شده و سراغ آلپای می رود.
ملک به خانه رفته و خبر میدهد که او از ازدواج با خلیل منصرف شده است. همان لحظه جومالی نیز وارد خانه می شود.
خلیل در خیابان آلپای را میبیند و به سمت او حمله میکند و او را به شدت کتک می زند. آلپای زخمی و بیهوش می شود. پلیس آمده و خلیل را دستگیر میکنند.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 211 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 212 مراجعه فرمایید .
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .
