خلاصه داستان سریال ترکی تو در خانه ام را بزن (عشق مشروط) قسمت 115

همراهان عزیز با سریال ترکی تو در خانه ام را بزن قسمت 115 همراه شما هستیم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 115

ملو از بودن سلین در شرکت خیلی ناراضی است و فکر می کند بودن او یعنی دردسر بیشتر. با این حال وقتی پرونده ای که مربوط به سلین است را به اتاقش می برد، متوجه می شود گوشی اش زنگ میزند و وقتی جواب می دهد، مرد پشت خط می گوید: «نتایج آزمایش سلین خانم اومده و به خاطر این که عجله داشتن و فردا قرار بود از کشور برن بهتره خبرو زودتر بهشون بدین که خوشبختانه تست مثبت بوده و سلین خانم حامله ست. » ملو با شنیدن این حرف شوکه و ناراحت می شود و نمیداند باید چه کند یا چطور این را به ادا و بقیه بگوید.
قرار است به خاطر این که حالا دیگر همه چیز نرمال شده، جشنی در شرکت ترتیب بدهند. ملو پیش ادا می رود تا بتواند مسئله سلین را به او بگوید اما وقتی ادا با بی حوصله گی می گوید که دیگر نمی خواهد اسمی از سلین بشنود، ملو هم سکوت می کند.
قبل از جشن قرار است آتش، یکی از مشتری های شرکت، رئیس بزرگشان را به سرکان معرفی بکند تا با او قرارداد ببندد. وقتی آتش همراه کمال وارد شرکت می شود، سرکان از دیدن او جا می خورد و حتی مشکوک می شود. اما ادا به خاطر این که کمال او را از مرگ نجات داده بود، با دیدنش خوشحال می شود و حتی برای جشن شب هم او را دعوت می کند.
پیرل به خرید رفته و وقتی تلفنی با انگین صحبت می کند و همزمان از خیابان رد می شود، ناگهان صدای تصادف ماشین و جیغ و داد به گوش انگین می رسد. انگین با نگرانی از پیرل می خواهد که صحبت کند اما مردی گوشی پیرل را برمیدارد و می گوید که زنش تصادف کرده و حالا او را به بیمارستان برده اند. انگین وحشت زده و نگران خودش را به بیمارستان می رساند که همان موقع نگاهش به تختی می افتد که روی جنازه ای را ملافه ی سفید کشیده اند و موهای قرمز رنگی درست مثل موهای پیرل از زیر ملافه دیده می شود. انگین گریه اش می گیرد و نفسش بند می آید که پیرل از پشت سر خودش را به او می رساند و می گوید: «اون من نیستم انگین. یه زنی تصادف کرد اما من نبودم. گوشیمم پرت شد روی زمین کنار اون زن و مردی که با تو صحبت کرده فکر کرده گوشی اون زنه ست و به خاطر همین دچار سوتفاهم شدی. » انگین از این که او را سالم می بیند خوشحال است اما به خاطر شوکی که به او وارد شده غش می کند!
آیدان وقتی اصرار سیفی برای صحبت با کمال را می بیند، به او زنگ می زند و از کمال می خواهد تا یکدیگر را ببینند. کمال که از این بابت خوشحال است پیش آیدان می رود اما آیدان به او می فهماند که دیگر امیدی به خودشان ندارد. کمال موقع رفتن می گوید: «میتونی مطمئن باشی دیگه مزحمت نخواهم شد اما نمیتونم در مورد این که زندگی مارو مقابل هم قرار میده یا نه قولی بدم. » آیدان بعد از رفتن او با ناراحتی نفس عمیقی می کشد.
ادا وقتی می بیند ملو زیادی توی فکر است از او می خواهد تا چیزی که اذیتش می کند را بگوید. ملو با اصرار او بالاخره حامله بودن سلین را به او می رساند. ادا ناباورانه به او چشم می دوزد و قبل از رفتن به جشن شرکت، به خانه ی سلین می رود و خیلی جدی می پرسد: «راسته؟ » سلین خیلی آرام و بی آزار می گوید: «آره. اما میخوام برم. سرکان هم لازم نیست چیزی بدونه ادا. من میخوام از کشور برم و حتی برای فردا بلیط دارم. » ادا که دیگر او را باور ندارد از سلین مدرک می خواهد. سلین هم نتیجه آزمایش را نشانش می دهد. ادا به سختی بغضش را فرو می خورد و به سلین می گوید: «اگه این راست باشه. سرکان باید همه چیزو بدونه. » سلین از او خواهش می کند چیزی به کسی نگوید اما ادا خانه او را ترک می کند.
سرکان خودش را به مراسم می رساند و به همه می گوید که قصد دارد از ادا خواستگاری کند و حلقه ی زیبایی را هم که خریده نشانشان می دهد. وقتی ادا از راه می رسد، سرکان با لبخند مقابلش می رود و حلقه را بیرون می کشد و می گوید: «ادا اینبار با من برای گذروندن یه عمر چی میگی؟ » و جلوی او زانو میزند. همه از هر طرف دست میزنند اما ادا با بغض و ناراحتی می گوید: «نه… من نمیتونم باهات ازدواج کنم. »

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 115 لذت برده باشید ؛در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 116 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم