خلاصه داستان سریال ترکی تو در خانه ام را بزن (عشق مشروط) قسمت 44

همراهان عزیز با سریال ترکی تو در خانه ام را بزن قسمت 44 همراه شما هستیم

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 2

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 44

صبح خیلی زود آیدان هم ادا را به خانه شان صدا می زند. او در مورد شرط های غیر ضروری اش به ادا می گوید و حتی از ادا می خواهد هر موقع و هرجا که خواست همراهش باشد! ادا هم می گوید که به خاطر سرکان قبول می کند.

افه در مورد شرکت و رابطه ها از فرید می پرسد. فرید هم در مورد رابطه ی سلین و سرکان و ادا به او می گوید.

ادا و سرکان با هم وارد شرکت می شوند و سرکان دستان ادا را جلوی همه محکم در دست می گیرد.

ادا کمی خجالت زده می شود اما لبخند از روی لبانش کنار نمی رود.

پیرل به ادا می گوید که اگر قرار است دو ماه دیگر از این شرکت برود بهتر است کارها را ول کند چون یا باید کارها را کامل به عهده بگیرد یا این که کلا کنار بگذارد.

ادا از این حرف او دلخور می شود اما می داند که گفته ی پیرل حق است.

او مستقیم به اتاق سرکان می رود و می گوید که حتما به ایتالیا خواهد رفت!

سرکان از این حرف او عصبی می شود و می گوید: «جز ایتالیا حرف دیگه ای نمیزنی ادا! »

ادا می گوید: «تو قرار نیست دو ماه دیگه با من بیای نه؟ بین این همه کار اصلا وقت نمیکنی. تو داری منو اینجا معطل میکنی! »

سرکان با عصبانیت شرکت را ترک می کند و ادا فورا آدرس جایی که سرکان رفته را از او می گیرد.

اردم با لباس های یک دست مشکی در کافه منتظر فیفی است.

فیفی او را از دور می بیند و با عصبانیت برایش می نویسد که نتوانسته بیاید و اردم را ناامید می کند!

ادا خودش را به خانه ی دیگر سرکان می رساند. سرکان با دیدن او نزدیکش می رود و او را می بوسد…

صبح هنگام صبحانه، سرکان به ادا می گوید که همه کارهایش را حل کرده تا با او به ایتالیا بیاید و وقتی تعجب ادا را می بیند می گوید: «یه خونه تو رم گرفتم و یه شرکت اجاره کردم. حتی اگه اینجا مشکلی پیش اومد میتونم برگردم… » ادا انقدر خوشحال می شود که سرکان را در آغوش می گیرد…

آلپ تکین سرکان را صدا می زند تا بالاخره حرفی که توی دلش سنگینی می کند را به او بزند. او در مورد اوایل کار در شرکت و سپردن کارها به پیمانکارها می گوید: «یکی از پیمانکارها از مواد اولیه میزد و کارش رو درست انجام نمیداد… برای همین یکی از دیواری های کنار ریزش کرد و ریخت رو خانواده ای که برای تعطیلات اونجا اومده بودن… »

سرکان به یاد ادا که در مورد مرگ خانواده اش با او حرف زده بود می افتد و با ناراحتی منتظر ادامه ی صحبت پدرش می ماند.

آلپ تکین به سختی ادامه می دهد: «اون خانواده یه دختر داشت… اسم اون دختر اداست… » سرکان با شنیدن این خبر گریه می کند….

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ترکی تو در خانه ام را بزن قسمت 44 لذت برده باشید ؛در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 45   مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *