خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 202
همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 202 را برایتان آماده کرده ایم.
امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
در کارگاه، ملک به خلیل میگوید که به خاطر حسادت سیدعلی کوچک و تنها شدن او بعد از رفتن دفنه، تصمیم گرفته اند که امروز برای او تولد بگیرند تا خوشحال بشود. او از خلیل نیز میخواهد که بیاید. خلیل کار را بهانه میکند و میگوید که نمیتواند به تولد بیاید. او در واقع نمیخواهد که با آلپای رو به رو بشود تا دوباره مشکلی پیش نیاید. ملک تصور میکند که خلیل بهانه می آورد و از او دلخور می شود. خلیل به او میگوید که دوست ندارد آلپای را ببیند. ملک به او توضیح میدهد که او به خاطر بچه ها مجبور است تا آخر عمر با آلپای در ارتباط باشد و خلیل نباید از این قضیه عصبی بشود. همان لحظه کرم که به کارگاه آمده و حرفهای آنها را شنیده ، به خلیل میگوید که آلپای در هر صورت پدر آنهاست و قرار است همیشه در زندگی آنها باشد. او از خلیل میخواهد که به خاطر این قضیه باعث ناراحتی و اذیت ملک نشود. خلیل به او میگوید که سو تفاهم شده است و او چنین قصدی ندارد. ملک از آنها میخواهد که بحث را تمام کنند.
قدریه برای شیر دادن به بچه ها به بیمارستان می رود و برای اولین بار، بچه ها را در بغل او میگذارند. قدریه خوشحال می شود و عکس بچه ها را برای محمود ارسال میکند.
جومالی به کارگاه پیش خلیل می آید و از او در مورد عروسی سوال میکند و هنوز ذهنش درگیر حرف خلیل است که گفته بود برای عروسی او خیالبافی نکنند. خلیل میگوید که آنها هنوز درگیر بیماری ملک هستند و از طرفی او از اینکه جومالی و سیدعلی بدون صحبت با آنها، مراسم نامزدی را تدارک دیدند دلخور است. جومالی خلیل را درک نمیکند، زیرا او سالها منتظر ازدواج با ملک بوده و حالا به خاطر سوپرایز نامزدی آنها ایراد میگیرد. خلیل به بهانه شروع کلاس به طبقه پایین می رود. میرزا با جومالی صحبت میکند و از او میخواهد که کمی صبر کنند تا اوضاع آرام شود و بعد دوباره در مورد عروسی صحبت میکنند.
در بازارچه، ادریس به کنعان خبر میدهد که ویلدان از گرفتن خانه منصرف شده و در عمارت میمانند. کنعان از این قضیه ناراحت می شود.
دفنه در اتاق مشغول جمع کردن لباسهای زمستانی عمر است تا آنها را به اتاق سابق عمر ببرد.
کنعان برای اینکه آلپای را از آنجا دور کند، شرکتی در شهر آدانا تأسیس میکند و قصد دارد آلپای را آنجا بفرستد.
در خانه زمرد به دفنه میگوید که او دیگر متاهل است و نمیتواند هر زمان که میخواهد بیرون و یا به خانه مادرش برود. دفنه از حرفهای زمرد ناراحت می شود. ملک با دفنه تماس میگیرد و خبر میدهد که امروز در بازارچه برای سیدعلی جشن تولد میگیرند و از او میخواهد که بیاید. سپس در مورد رفتار زمرد سوال میکند و دفنه میگوید که همه چیز خوب است. بعد از قطع تماس، زمرد به دفنه میگوید که نباید به جشن تولد برادرش برود. دفنه با ناراحتی به اتاق می رود و گریه میکند. خدمتکار خانه پنهانی با ویلدان تماس میگیرد و میگوید که زمرد دفنه را ناراحت کرده و او گریه میکند.
آلپای به کارگاه می رود و خلیل را تهدید میکند که حق ندارد به جشن تولد پسرش بیاید. خلیل عصبانی شده و آنها با یکدیگر دعوا میکنند.
فوندا برای اینکه کنعان از ویلدان نا امید نشود و از آنجا نرود، دوباره نامه ای برای او مینویسد و داخل آن مطرح میکند که به خاطر شرایط عمر مجبور شده است که در عمارت بماند و میگوید که از آینده و رویایی که با کنعان دارد دست نمیکشد. کنعان با خواندن این حرفها هوایی می شود.
ویلدان به خانه می رود و با دفنه صحبت میکند و او را دلداری میدهد. سپس از او میخواهد حاضر شود تا به تولد بروند. ویلدان به حیاط آمده و با طعنه به زمرد میگوید که آنها به جشن تولد می روند . زمرد حرصش گرفته اما نمیتواند چیزی بگوید.
جشن تولد سیدعلی کوچک در حیاط بازارچه برگزار می شود و همه خانواده به آنجا می روند. فوندا و آلپای نیز می روند. دفنه پکر است و نفیسه علت را از او میپرسد. دفنه نبودن عمر را بهانه میکند.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 202 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 203 مراجعه فرمایید .
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .