خلاصه داستان سریال ترکی حکیم اوغلو قسمت 14

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال حکیم اوغلو قسمت 14 را برایتان آماده کرده ایم. امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال حکیم اوغلو قسمت 10

سریال حکیم اوغلو قسمت 14

جهان یانر موزیسن معروف، بعد از سالها دوباره همراه سازش با گروهی قصد همکاری دارد. همین که شروع به نواختن ساز می کند ناگهان به سرفه می افتد و به سختی می گوید: «نمیتونم نفس بکشم. » مدیر برنامه هایش فورا او را به بیمارستان می رساند.
آتش به ایپک می گوید: «جهان یانرو من میخوام. » ایپک می گوید: «چیش واست جالبه؟ فقط یه ذات الریه ساده ست. » اما آتش می گوید: «دو ساله نمیتونه راه بره و کسی هم دلیلش رو نمیدونه. دقیقا خوراک خودمه. » ایپک می گوید: «ولی دکتر جهان، تانژوئه. اونم نمیخوام با تو کار کنه میخواد با محمد علی کار کنه. »
محمد علی رو به زینب و امره و استاد آتش می خواهد تا در مورد بیماری جهان تشخیص بدهند. محمد علی می گوید: «به دادن انتی بیوتیک طیف وسیع ادامه میدیم و در عین حال آزمایش های عملکرد تیروئید و برای تست کورتیزول هم آزمایش خون انجام میدیم. » آتش می پرسد: «واسه ناتوانی پاهاش چیکار میکنین؟ » محمد علی می گوید: «خارج از درمان پینومینی نمیتونیم کاری انجام بدیم. دکتر تانژو تشخیص بیماری ای ال اس داده. » آتش می گوید: «برای این بیماری نه راه تشخیص دقیقی هست و نه درمانی. ای ال اس یه تشخیص از سر ناچاریه. » محمد علی می گوید: «استاد تانژو بیماری های دیگه رو بررسی و حذف کرده. » اما آتش از جایش بلند می شود تا خودش همراه اکیپ بیماری را تشخیص بدهند. هر بیماری ای که اسم می آورند، محمد علی دلیلی برای رد آن می آورد و می گوید: «گفتم که استاد تانژو همشو بررسی کرده! » آتش بی توجه به او می گوید: «ا م گ و ام آر آی رو دوباره باید آزمایش کنیم. »
محمد علی بالای سر جهان می رود و جهان که می داند چه بلایی سرش آمده می گوید: «یعنی میگین به خاطر بیماری ای ال اس تنگی نفسم داره بدتر میشه؟ » محمد علی از او می خواهد نگران نباشد چون تانژو دکتر خیلی خوبی است که جهان می گوید: «تانژو رو خوب میشناسم. رفیق بیست سالمه. اما مشخصه درمانش به دردم نخورده! » و بعد می پرسد: «بهم بگو ببینم حق با تانژوئه یا حکیم اغلو؟ یکیشون میگه ای ال اس و اون یکی ردش میکنه. » محمد علی می گوید: «همه علائم ای ال اس رو نشون میدن. »
نیهال، مدیر برنامه ی جهان همراه وکیلش به دیدن ایپک می روند و قراردادی دو طرفه را امضا می کنند که به خواست جهان اگر قلبش ایستاد دیگر او را احیا نکنند و به زندگی برنگردانند وگرنه هم بیمارستان و هم دکتر مربوطه خسارات زیادی باید بپردازند.
زینب پیش نیهال می رود و تازه متوجه می شود که نیهال همسر جهان نه بلکه مدیر برنامه اش است. نیهال با حسرت می گوید: «همیشه فکر میکردم واسه عشق و عاشقی وقت داریم. اگه میدونستم به این زودی به این حال و روز میفته قدم جدی تری برمیداشتم تا همسرش بشم… »
زینب هدیه ای را که برای استاد اتش خریده بود را با استرس زیادی روی میز کارش می گذارد.
آتش به درمانگاه می رود و بعد از ویزیت دو سه نفر بیمار الکی، کلافه می شود و به سالن رفته و رو به بیماران منتظر می گوید: «ببینید نه وقت منو بگیرید نه خودتون رو. همین الان هرکی میدونه یه بیماری الکی داره و بره، بهش پنجاه لیر میدم! » ایپک به این کار او اعتراض می کند و وقتی می بیند آتش از ماندن در انجا حوصله اش سر رفته می گوید: «هر بیماریو که بدون این که بهش دست بزنی معاینه کنی، بهت پنجاه لیر میدم آتش! اینجوری به کار کردن ترغیب میشی. » اتش هم قبول می کند و طولی نمی کشد که سیصد لیر از شرطی که با ایپک گذاشته در می آورد و مریض ها را هم معاینه میکند.
اورهان با یکی از دکترهای بخش سرطان به اسم عالیا که خسته و کلافه است صحبت می کند و برای این که او را از این حال و هوا هم در بیاورد قرار می گذارند تا بعد از وقت کاری برای خوردن شام بیرون بروند. وقتی اورهان و علیا در رستوران هستند، آتش که میداند اورهان همراه او رفته به اورهان زنگ میزند و به دروغ می گوید که خودش را برساند چون وضعیت جدی ای پیش آمده. اورهان هم با نگرانی خودش را می رساند و تازه می فهمد آتش او را سرکار گذاشته!

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال حکیم اوغلو قسمت 14 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال حکیم اوغلو قسمت 15  مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *