خلاصه داستان سریال ترکی حکیم اوغلو قسمت 20

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال حکیم اوغلو قسمت 20 را برایتان آماده کرده ایم. امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال حکیم اوغلو قسمت 10

سریال حکیم اوغلو قسمت 20

محمد علی با ناراحتی به آتش می گوید: «درمانمون نتیجه نداد. داره میمیره. تبش بالای 40 و نیم درجه ست. » همان موقع امره سر می رسد و می گوید: «خبر خوب این که سل داره! » محمد علی جا می خورد و اتش می گوید: «تشخیصمون درسته ولی درمان داره اونو میکشه. » وقتی همه در مورد بیماری واحیده بحث می کنند اتش می گوید: «آزمایش خون و ادرار بگیریم و از ریه هاش عکس برداریم بشه. برای سندروم سروتونین ضد افسردگی رو قطع کنیم. درمان با بروموکریپتین رو شروع کنیم. » امره می گوید: «اگه میخوایم تا اومدن نتایج آزمایشان زنه زنده بمونه باید حموم یخ براش درست کنیم. » آتش تایید می کند.
وقتی جنک به ایپک زنگ میزند تا قرار دوباره بگذارند، ایپک یاد حرف آتش می افتد و قبول نمی کند. وقتی سرایدار این خبر را به آتش می دهد آتش لبخند میزند.
صبح آتش پیش اکیپ می رود تا نتایج آزمایش را بگیرد. آنها می گویند که آزمایش ادرار و رادیوگرافی ریه واحده منفی است. محمد علی می گوید: «افزایش گلبول سفید و پروتئین داشته. » زینب می گوید: «یه چیزی مثل مننژیته. » آتش می گوید: «مریض رو قرنطینه کنین و تزریق سفتریاکسون رو شروع کنین. »
آتش برای دادن نتایج پیرمرد نود ساله به او و پسرش، به آنها سر میزند و می گوید: «لازمه که به مدت 24 ساعت تو خونه سالمندان تحت نظر باشه. » پسر پیرمرد با ناراحتی می گوید: «یعنی باید از هم جدا شیم؟ » پیرمرد هم می گوید: «یعنی پسرم دیگه نمیتونه مراقبم باشه؟ » آتش نگاهی به آنها می اندازد و بعد تصمیمش را عوض می کند و می گوید که لازم نیست پیرمرد تحت نظر پزشک باشد!
محمد علی و امره و زینب متوجه می شوند واحده از بیمارستان فرار کرده. محمد علی خیلی نگران می شود و تصمیم می گیرد خودش دنبال واحیده برود که همان موقع افراد پلیس او را با حال بد و ضربان قلب بالای 150 درجه به بیمارستان می رسانند. آتش و اکیپش در فکر این هستند که چه چیزی می تواند باعث این ضربان قلب بالا باشد تا این که آتش به ماموری که واحده را رسانده نگاهی می اندازد و دستگاه شوک را در دستان او می بیند و دلیلش را می فهمد.
محمد علی بالای سر واحده است و به آتش می گوید که درمان مننژیت جواب نداده و حال زن بدتر شده است. آتش جاهایی که شوک برقی به بدن واحده برخورد کرده را بررسی می کند و سوزن داخلش فرو می کند اما حرکتی از واحده نمی بیند. بعد همان سوزن را داخل پای او می کند که واحده پاهایش را تکان می دهد و می فهمند که واحده دچار بی حسی منطقه ای شده است. آتش نگاهی به محمد علی می اندازد و بدون این که او متوجه باشد سوزن را داخل جایی که واحده گاز گرفته بود می کند. محمد علی درد را حس نمی کند و اتش رو به اکیپ می گوید: «اول بی حسی منطقه ای. بعدش حساسیت به نور و اختلال حرکتی و سردرگمی. هذیان گویی، عدم تاثیر خواب آورها و آخرینش هیدرو فوبی. » محمد علی می گوید: «علائمه هاریه. درمانی نداره. » زینب با ناراحتی می پرسد: «چقدر وقت داره؟ » آتش می گوید: «یک شاید هم دو روز. » و رو به محمد علی می گوید: «تو هم اگه تا سه ساعت دیگه واکسن نزنی باید یکی دیگه رو جات پیدا کنم. » محمد علی هم فورا واکسن را می زند و با دلسوزی به واحده نگاه می کند و به دکتر اورهان می گوید: «نمیخوام بذارم تنها بمیره. میرم مرت رو پیدا کنم. » اورهان هم همراهی اش می کند. انها به خانه ی خرابه می روند و آنجا با صندوقچه ای روبرو می شوند داخل صندوقچه بریده ای روزنامه قرار دارد که خبر تصادف یک زن همراه شوهر و بچه ی خردسالش منتشر شده. زن راننده بوده و شوهرش کنعان و پسرش مرت را دو سال پیش در این تصادف از دست داده است… محمد علی با روبرو شدن با این حقایق خیلی غصه می خورد و به دیدن واحده می رود و دستان او را نوازش می کند و با بغض می گوید: «من کنعانم. » واحده گریه می کند و می گوید: «اومدی منو ببری پیش خودت؟ » محمد علی می گوید: «اومدم ببخشمت. تو تقصیری نداشتی… خیلی دوستت دارم. » واحیده بین اشک هایش لبخند میزند.
اورهان دوباره به محل بی خانمان ها سر میزند و با ناراحتی آنجا قدم میزند. اتش که تعقیبش میکرده سراغش می رود و اورهان می گوید: «مگه بهت نگفتم دخالت نکن؟ » اتش می گوید: «تو که زندگی خصوصی نداری من همه چیزتو میدونم. » اورهان با غصه می گوید: «تو در مورد داداش کوچیکترم خبر نداری… قبل از این که شما بیاین محله ما، از خونه رفت… آخرین بار همین جا دیدمش. گفتم شاید دوباره ببینمش و بتونم در آغوشش بگیرم… » آتش با ناراحتی سکوت می کند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال حکیم اوغلو قسمت 20 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال حکیم اوغلو قسمت 21  مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *