خلاصه داستان سریال ترکی دختر سفیر قسمت 181

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 181 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال دختر سفیر قسمت 181

سنجر بعد از این که از شوک چاقو خوردن سدات بیرون میاد از مردم درخواست می کند تا آمبولانس خبر کند.

ماوی به سمت او می رود و می گوید: «من میدونم کار تو نبوده. سدات وکیله و اینارو برنامه ریزی کرده. الان قبل از اومدن پلیس از اینجا برو و خانواده ت و ملکو به من بسپار. » ملک هم از پدرش می خواهد که به حرف ماوی گوش بدهد و آنجا را ترک کند. سنجر با عجله از انها دور می شود.

سنجر یحیا و فاروق را در جریان قرار می دهد و برای رد گم کردن گوشی موبایلش را توی کامیونی می اندازد. پلیس سدات را با امبولانس به بیمارستان می فرستد و سپس از ماوی درباره سنجر می پرسد.

ماوی اظهار بی اطلاعی می کند و از پلیس می خواهد که برای ناراحتر نشدن بیشتر ملک او را به خانه اش برگرداند و بعدا به سوالات پلیس پاسخ خواهد داد. پلیس هم موافقت می کند.

یحیا وقتی بورا و الوان را کنار هم می بیند به سمت بورا می رود و یقه ی او را می گیرد و داد می زند: «پیش زن من چیکار داری؟ » بورا به آرامی می گوید: «من دوست پسرشم. تو هم شوهر سابقش. »

الوان جلوی یحیا می ایستد و داد می زند: «تو منو طلاق دادی و داری زندگی خودتو میکنی و حالا زندگی منم به تو هیچ ربطی نداره. » یحیا با عصبانیت می رود و الوان در آغوش بورا گریه می کند.

سپس یحیا بعد از تماس سنجر سراغ ماوی و ملک می رود و انها را به عمارت می آورد. پلیس به دنبال سنجر همه جای عمارت را می گردد و زهرا گریه کنان به گاوروک می گوید: «نمیدونم چرا همه مصیبت ها سر ما نازل میشه. » پلیس رد گوشی سنجر را در کامیونی پیدا می کند و می فهمد که سنجر آنها را فریب داده و گوشی را دور انداخته است.

او به اهل خانواده ی افه اغلو هشدار می دهد که اگر با سنجر همکاری کنند و او را پنهان کنند مجرم محسوب می شوند.

بعد از رفتن پلیس یحیا همه را داخل الاچیق جمع می کند و پیغام سنجر را به گوش همه می رساند که گفته در غیاب او هرچه ماوی گفت را انجام بدهند تا این مشکل را از سر بگذرانند.

ماوی ملک را همراه گولسیه به آشپزخانه می فرستد. سپس به یحیا و فاروف و گاوروک می گوید که مطمئن است سدات دوربین مغازه های اطراف را هم کنترل کرده ولی حتی اگر یک فیلم هم پیدا کنند به نفع آنها خواهد بود. گاوروک می گوید: «به همه ی دوستان خبر می دم که دوربین هارو چک کنن. »

فاروق می گوید: «اومده بودم خبر بدم که امروز خالصه خانم رو به دادسرا منتقل میکنن. » ماوی از یحیا می خواهد که کنار مادرش حاضر باشد و یحیا با اکراه می رود.

سپس ماوی به گاوروک می گوید: «اول باید از وضعیت سدات باخبر باشیم. در ضمن باید اسب سواری یاد بگیرم چون میخوام به دیدن سنجر برم. »
سدات به بیمارستان برده می شود و تحت عمل جراحی قرار می گیرد.

چلبی با زرنگی موگه را خبر می کند تا به او نشان بدهد که سنجر قاتل و وحشی است لیاقت پدری کردن برای ملک را ندارد. اما موگه با دیدن سدات می گوید: «سنجر رو از بچگی میشناسم هیچ کاری رو بدون دلیل انجام نمیده نباید در موردش قضاوت کنیم. » چلبی که سعی می کند از این جریان به نفع خودش استفاده کند به محافظش می گوید که شب سدات را با آمپول هوا بکشد چون اگر به هوش بیاید به خاطر ماوی رضایت خواهد داد و اگر بمیرد سنجر برای همیشه گیر می افتد.

در دادسرا فاروق به خالصه می گوید با وجود انصراف احمد از شکایتش او پیگرد قانونی دارد و باید مجازات بشود. خالصه با ناراحتی می گوید: «توی این شرایط سنجر منو تنها گذاشته. » فاروق به یحیا می گوید: «ما باید اعتراض خودمونو به دادسرا اعلام کنیم. »

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 181 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 182 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *