خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 160
همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 160 را برایتان آماده کرده ایم.
امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
سریال اسم من ملک قسمت 160
پلیس ها کارگاه را می‌گردند و مجسمه عتیقه را پیدا میکنند. آنها خلیل و میرزا را به جرم نگهداری آثار تاریخی به کلانتری می برند.
در خانه، دفنه با گریه به ملک میگوید که دفتر خاطرات او را خوانده و همه چیز را در مورد او فهمیده است. او میگوید که تازه فهمیده است که ملک چه سختی هایی کشیده و از قدیم عاشق خلیل بوده است. سپس میگوید که شادی و خوشحالی حق اوست و باید به چیزی که میخواهد برسد.
کنعان وقتی متوجه می شود که پلیس ها به کارگاه رفته و مجسمه را پیدا کرده اند، به شدت از آلپای عصبانی می شود.
در خانه میتات، سیران با او صحبت میکند و پیشنهاد میدهد حالا که او برای خودش مغازه دارد، میتات نیز به کبابی سیدعلی برگردد و مانند سابق آنجا کار کند. میتات میگوید که از کار خودش راضی است و مشکلی ندارد.
پلیس ها دم خانه سیدعلی می روند و ملک را میخواهند. همه متعجب می شوند. سیدعلی علت را پیگیری میکند و آنها میگویند که در کلانتری همه چیز مشخص می شود. ملک شوکه شده و لباس میپوشد تا به کلانتری برود. همه نیز همراه او می روند.
در خانه جومالی، جومالی و زمرد با هم نشسته و در مورد بی خبری از عمر ابراز نگرانی میکنند. پلیس دم خانه جومالی نیز می آید. جومالی و زمرد و ویلدان با دیدن پلیس، تصور میکنند که آنها خبری از عمر آورده اند و به شدت نگران می شوند. پلیس ویلدان را میخواهد تا به کلانتری بیاید.
آلپای با خوشحالی از کار خود به خانه می رود. کمی بعد، شاگرد کنعان دم در دنبال آلپای می رود و میگوید که همین حالا کنعان میخواهد او را ببیند.
آلپای پیش کنعان می رود. کنعان آلپای را تهدید به پرت کردن پایین ساختمان میکند و به او میگوید که کشتنش کاری برای او ندارد. آلپای ترسیده و یادآوری میکند که آنها با هم برادر هستند. کنعان با حرص او را رها میکند و میگوید که باعث شده است که ویلدان نیز بازداشت بشود.
در کلانتری همه جمع شده اند. جومالی با دیدن سیدعلی متوجه می شود که ملک نیز آنجاست. آنها می فهمند که بچه ها را به جرم نگهداری آثار تاریخی گرفته اند.
پلیس از آنها بازجویی میکند و اصرار دارد که اعتراف کنند، اما آنها همگی میگویند که بی خبر هستند. پلیس آنها را به بازداشتگاه میفرستد. دفنه برای ملک خیلی بی تابی میکند و سیدعلی سعی دارد او را آرام کند.
کرم با آسلی به پارک رفته و مشغول مسابقه دادن است. او بعد از اتمام بازی پول را به آسلی میدهد. کمی بعد، دفنه با کرم تماس می‌گیرد و ماجرای دستگیری ملک را میگوید. کرم سریع از آسلی خداحافظی کرده و به کلانتری می رود.
در بازداشتگاه، خلیل و میرزا با هم صبحت کرده و حدس می زنند که این کار فقط از آلپای بر می آید، اما آنها مدرکی برای اثبات ندارند.
جومالی به خانه می رود و ماجرا را به زمرد میگوید. زمرد به شدت ناراحت می شود، زیرا حالا نگرانی ویلدان نیز به عمر اضافه شده است.
کنعان از شاگرد خود میخواهد که برای فردا، وکیل‌شان را که در استانبول است به آنجا بیاورد تا پیگیر کارهای ویلدان باشد.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 160 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 161 مراجعه فرمایید .
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .
