خلاصه داستان سریال ترکی دختر سفیر قسمت 94
سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 94 را برایتان آماده کرده ایم.
امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.
سریال دختر سفیر قسمت 94
خانواده ی افه اغلو و ایشیکلی در دادگاه حاضر می شوند اما ناره احساس می کند سنجر مدرک محکم تری برای شکست دادن او در دست دارد.
ملک به پدر و مادرش می گوید که نمی خواهد یکی از آنها را انتخاب کند و هردویشان را با هم می خواهد و در اتاق روانشناس درددل می کند و با گریه می گوید پدرش زن دیگری دارد که حامله است و برای همین آنها هیچ وقت نمی توانند کنار هم خوشبخت باشند.
از طرفی ناره به سنجر هشدار می دهد که اگر بخواهد ملک را آزار بدهد، هرگز او را نمی بخشد. سنجر می گوید: «من هرگز به ملک آسیب نمیزنم. » اما خالصه جلو می آید و می گوید: «رفتارت چیز دیگری نشان می دهد. تو در مقابل همه ما ایستاده ای و داری دخترت را قربانی میکنی. ما فقط می خواهیم خانواده ی افه اغلو و ایشیکلی در کنار هم باشند. »
سنجر با خشم داد می زند: «میخواهید چه کنم؟ ناره با ملک به خارج برود و ما هم اموالمان را دو دستی تقدیم گیدیز کنیم. به این مردی که حلال و حرام سرش نمی شود و چشم به زن مردم دارد. »
گیدیز به سمت او خیز برمیدارد و داد می زند: «الان حلال و حرام را نشانت خواهم داد! »
گاوروک مانع دعوای انها می شود و سنجر ناره را به گوشه ای می برد و می گوید: «همین حالا بگو که از رفتن منصرف شده ای تا من هم حضانت ملک را به تو بدهم. »
ناره با نگرانی جواب می دهد: «پس درست حدس زدم. تو مطمئن هستی که میتوانی من را شکست بدهی. و مدرک محکمتری در دست داری. ولی به تو قول میدهم که هر کاری هم بکنی من ناراحت نمیشوم. چون همه این کارها را به خاطر دخترت انجام میدهی. »
بالاخره نوبت دادگاه فرا می رسد. پدر ناره هم در دادگاه حاضر می شود. قاضی به ناره و سنجر می گوید: «سفیر چلبی حضانت را به شما داد و حالا بر اساس نفع ملک تصمیم می گیریم که او با کدام یک از شما بماند. »
سپس رو به سنجر می گوید: «همسر شما حامله است. و رفتار خوبی با ملک ندارد. »
سنجر که فکر اینجا را نکرده بود جواب می دهد: «همسر من چنین کاری نمی کند. چون میداند اگر با دخترم بد رفتاری کند طلاقش خواهم داد. » خالصه در جایگاه شهود حاضر می شود و می گوید: «عروس من کم سن و سال است و به نوه ام ملک حسادت می کند. و باعث آزار او می شود. دلم نمی خواهد نوه ی من در کنار نامادری بزرگ بشود. با مادر خودش خوشبخت تر خواهد بود. »
سنجر با ناامیدی به مادرش خیره می شود و ناره از این که همه چیز به نفع اوست خوشحال می شود. قاضی می گوید: «با توجه به صحبت های شاهد، اگر ملک پیش مادرش باشد شما و همسرتان هم آرامش بیشتری خواهید داشت و این به نفع همه ی شماست. »
منکشه وقتی خانه را خالی می بیند، برای صحبت کردن با اکین به خانه ی قهرمان می رود. آکین می گوید: «نگذار کسی بفهمد که بچه ت سقط شده. وقتی دکتر برای سونوگرافی آمد خودت را به بیهوشی بزن و اجازه سونوگرافی نده. تا آن موقع من هم یک دکتر قلابی برایت جور می کنم و وقتی زمان زایمانت برسد بچه ی جیلان را برای تو برمیداریم. جیلان حامله است و قهرمان هم از این موضوع خبر ندارد. اگر بفهمد که جیلان حامله است از خانه بیرونش خواهد کرد. پس باید صبور باشیم. »
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 94 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 95 مراجعه فرمایید .
برای حمایت از آستارا خبر لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .
