خلاصه داستان سریال ترکی روزگارانی در چکوروا قسمت 182

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 182 را برایتان آماده کرده ایم. امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 152

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 182

هولیا به خانه پیش ناجیه می رود و به او میگوید که خطیب با شرمین رابطه دارد و به او خیانت کرده است. ناجیه عصبی شده و باور نمیکند. هولیا آدرس خانه را به ناجیه میدهد و می رود‌.
شب در خانه شرمین، خطیب آمده و او و شرمین مشغول بگو و بخند و خوشگذرانی می شوند. ناگهان پلیس ها داخل خانه می ریزند و شرمین و خطیب را به جرم زنا دستگیر میکنند. ناجیه نیز داخل آمده و شروع به فحاشی و نفرین خطیب میکند و میگوید که حق با هولیا بوده است.
در خانه ایلماز، دوستان آنها جمع شده و ایلماز در حیاط مشغول کباب درست کردن است. صباح الدین نیز به آنجا می آید. زلیخا با شنیدن سر و صدا دم پنجره می رود. او از دیدن خوشی آنها گریه اش میگیرد. سپس به بالکن می رود. مژگان زلیخا را میبیند، اما به روی خودش نمی آورد. صباح الدین و ایلماز نیز زلیخا را می بینند. ایلماز ناراحت می شود. زلیخا داخل می رود. هولیا به اتاق زلیخا آمده و با دیدن گریه او، ماجرا را می فهمد و زلیخا را نصیحت میکند که حواسش به زندگی و خوشبختی خودش باشد.
خطیب و شرمین را به کلانتری برده و بعد از گرفتن اظهارات، آنها را به بازداشتگاه می برند.
در خانه تکین، بهیجه سر میز شام نشسته و منتظر تکین است . هنگامی که تکین می آید، میگوید که خسته و عصبی است و اشتهای غذا ندارد. سپس از سر میز بلند شده و می رود.
دمیر به کلوپ شهر سر قرار با شرکای آلمانی می رود و میگوید که توانایی پرداخت پول را نداشته و میخواهد سهام را بفروشد. آلمانی ها قبول کرده و کارهای انتقال سهام را انجام می دهند. دمیر از آنجا بیرون آمده و سر زمین کارخانه می رود و با حسرت و خشم به تابلوی آن نگاه میکند و ایلماز را به خاطر اینکه باعث شد او به خواسته اش نرسد، نفرین میکند.
صبح روز بعد، هولیا با کارخانه تکین تماس میگیرد، اما کارگر میگوید که او چند روز است به آنجا نیامده است.
ایلماز به محل کار ژولیده در دادگاه می رود. ژولیده بابت پذیرایی شب قبل از او تشکر میکند. ایلماز میگوید که بابت پرونده‌ جنگاور ذهنش درگیر است و می‌خواهد بداند چه واقعا قضیه چه بوده است. ژولیده می‌گوید که هنوز نتوانسته قاتل را پیدا کند، اما حتما ماجرا را می فهمد. او سپس چند پرونده دیگر را نیز روی میز می‌گذارد و به ایلماز میگوید که همه آنها را نیز حل خواهد کرد. ایلماز با دیدن پرونده‌ قتل ارجمند، هول می شود. سرباز داخل اتاق ژولیده می آید و پرونده زنای خطیب و شرمین را روی میز می‌گذارد. ژولیده و ایلماز با شنیدن این خبر شوکه می شوند. ایلماز به ژولیده می‌گوید که بهتر است ابتدا او این خبر را به صباح الدین بدهد.
ایلماز به بیمارستان پیش مژگان می رود و خبر شرمین را به او میدهد. صباح الدین وارد اتاق شده و حرفهای آنها را می شنود و به شدت به هم می ریزد. ایلماز میخواهد او را آرام کند، اما صباح الدین ترجیح میدهد که تنها باشد.
شرمین و خطیب از بازداشتگاه به زندان منتقل می شوند.
در خانه، ثانیه در مورد خبر دستگیری شرمین و خطیب برای هولیا تعریف میکند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 182 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 183  مراجعه فرمایید .

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *