خلاصه داستان سریال ترکی روزگارانی در چکوروا قسمت 60

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 60 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 60

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 60

شرمین به خانه دمیر می آید و بابت رابطه زلیخا و ییلماز به هونکار طعنه می زند.

سپس میگوید که اگر تمام بدهی های او را پرداخت نکنند، این خبر را همه جا پخش خواهد کرد و آبروی آنها را می برد‌.

هونکار یک حلقه فیلم بیرون آورده و می‌گوید که او نیز عکسهای شرمین و ولی را چاپ کرده و به روزنامه ها میدهد. شرمین شوکه و عصبی می شود.

هونکار همچنین شرمین را وادار میکند که باید از گولتن مقابل همه عذرخواهی کند. شرمین با حرص مجبور به این کار می شود.

هونکار حلقه فیلم را که داخل آن عکسهای عدنان بوده، به غفور میدهد تا برای چاپ ببرد. سپس از اینکه با آن حلقه شرمین را فریب داده است، لبخند می زند.

ییلماز سر زمین کپرها می رود تا به کارگران سر بزند. او به کپر نظیره می رود تا حال او را بپرسد.سپس به او میگوید که همراهش به خانه فکلی بیاید و از این به بعد آنجا زندگی کنند.

کمی بعد، زلیخا با قابلمه غذا به سر زمین می رود تا برای نظیره غذا ببرد. او متوجه می شود که نظیره همراه ییلماز رفته است. هونکار که متوجه رفتن زلیخا شده تو را تعقیب کرده و وقتی میبیند که او سر زمین رفته است،‌به خانه برمی‌گردد.

شب، هونکار به ثانیه میگوید که صبح آماده باشد تا او را به دکتر زنان برای معاینه ببرد. ثانیه شوکه شده و وقتی به خانه می رود ماجرا را به غفور میگوید و نمی‌داند باید چه کند.

صبح روز بعد، ثانیه با گریه به هونکار خبر میدهد که پریود شده است و حامله نبوده است. هونکار او را دلداری میدهد. گولتن با شنیدن خبر حامله نبودن ثانیه عصبانی می شود و مطمئن می شود که به او دروغ گفته اند تا او به خانه برگردد.
دمیر برای زلیخا لباسی سفارش داده و آن را دم خانه می فرستد. شب، زلیخا لباس را پوشیده و همراه دمیر به مناسبت تولدش به رستوران می روند. آنها یا یکدیگر شام خورده و می رقصند.

دمیر یک ماشین به زلیخا هدیه میدهد . زلیخا با دیدن ماشین غافلگیر شده و میگوید که رانندگی بلد نیست. دمیر میگوید که خودش به او یاد می‌دهد.سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 60

در خانه ییلماز بخاطر جشن تولد زلیخا ناراحت و پکر است. فکلی او را دلداری داده و میگوید که دیگر باید این تاریخ را فراموش کند و حقیقت را بپذیرد.

وقتی هونکار می فهمد که دمیر برای زلیخا ماشین خریده، از تصور اینکه زلیخا به زودی به همراه پسرش با ماشین فرار کرده و با ییلماز می رود، از سادگی دمیر حرصش میگیرد.

صبح روز بعد، مراسم انتخابات ریاست صنایع است. تنها کاندید منتخب، ییلماز است، اما لحظه آخر دمیر وارد شده و کاندید می شود. انتخابات شروع می شود و رای ها شمرده می شود.

همه راه ها مساوی می شود و فقط یک رای تعیین کننده میماند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 60 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 61  مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *