خلاصه داستان سریال ترکی زن قسمت 152

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی زن (کادین) قسمت 152 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

خلاصه سریال ترکی زن قسمت 92

سریال زن قسمت 152

یرل ناباورانه و با چشمان پر از اشک به سارپ خیره می شود و بعد از اتاق بیرون می رود.

سارپ هم بعد از پرسیدن حال و او بچه ها از او می خواهد که آماده باشد تا همراهش به خانه ی امنی بروند اما بهار می گوید که این کار را نمی کند چون اعتمادی به او ندارد و در ضمن می داند که او تصادفی یک آدم را کشته و خودش به پلیس گزارش این قتل را خواهد داد.

از طرفی همه ی حرف های آنها را مونیر و سارپ به وسیله ی شنودی که داخل گوشی سارپ قرار داده اند می شنوند.

سارپ کمی بعد وسایلش را جمع می کند و به اتاق دیگری در آن خانه می رود. پیرل از او می خواهد صبر کند تا با هم صحبت کنند اما سارپ از او می خواهد که تنهایش بگذارد تا کمی ذهنش را آرام کند. پیرل با غم زیادی می گوید: «تو اسم زنه رو بهارم سیو کردی! »

سارپ فقط به او نگاه می کند و چیزی نمی گوید. پیرل از اتاق او خارج می شود و با عصبانیت با مونیر تماس می گیرد و از او می خواهد صدای ضبط شده ی سارپ را نشانش بدهد تا ببیند که او را بهارم صدا زده یا نه!

انور تمام شب را نمی تواند بخوابد و صبح زود به اتاق شیرین می رود و او را از خواب بیدار می کند و می گوید که باید این اتاق را به او بدهد تا اتاق خیاطی اش کند و شیرین هم باید به انباری برود! شیرین از این تصمیم او عصبانی و متعجب می شود اما انور می گوید: «باید کار هم بکنی! باید پول دربیاری تا بتونیم بدهی ای که بالا آوردی رو به یه طریقی جور کنیم! »

شیرین به او اعتراض می کند اما انور می گوید که خدیجه هم دارد انباری را برای او آماده می کند. شیرین که از مادرش هم انتظار این را نداشته بیشتر ناراحت می شود. او به مادرش می گوید: «همه این کارهارو میکنین تا من برم پیش سوات؟ که بهارو بیارین تو این خونه؟! نه من نمیذارم این اتفاق بیفته و هیچ جایی هم نمیرم. »

عارف دنبال بچه ها می رود تا آنها را به مدرسه برساند. جیدا باز هم آرایش می کند و آماده می شود چون فکر می کند امروز هم پیامی بچه ها را می رساند.

اما با دیدن عارف توی ذوقش می خورد و عارف هم که هدف او را فهمیده می گوید پیامی نامزد کرده است.

جیدا ناراحت میشود اما به روی خودش نمی آورد. بعد هم بهار از او می خواهد امروز را همراه او باشد تا دنبال کار بگردند.

ییلز با خوشحالی از جیدا می خواهد بدرقه اش کند تا روز اولی کاری اش خوب پیش برود اما جیدا حوصله ی او را ندارد و با او خوب برخورد نمی کند.

انور برای جذب مشتری به مغازه های اطراف می رود و خبر می دهد که دوباره برگشته و از دوستانش می خواهد او را کمی تبلیغ کنند تا کارش دوباره مثل قبل رونق بگیرد. اما تا روز بعد کسی سراغش نمی رود.

سوات به دیدن پیرل که حال خوبی ندارد می رود. پیرل با بغض می گوید که سارپ اعتمادش به او را از دست داده اما می تواند به نحوی او را راضی کند که گناهی ندارد. بعد هم گریه اش می گیرد و می گوید: «چیزی که بیشتر اذیتم میکنه اینه که اسم اون زنو بهارم سیو کرده بود.

بابا میخوام مکالمه شونو گوش بدم. » او اصرار می کند و سوات مجبور می شود مکالمه ی آنها را برای پیرل باز کند. پیرل همه چیز را میشنود و بیشتر گریه می کند.

بهار و جیدا در کوچه های نزدیک خانه دنبال کار می گردند که چشمشان به کافه ای می افتد که برای صندوق کار نیاز به نیرو دارد.

بهار خوشحال جلو می رود تا با رئیس انجا صحبت کند. جیدا با دیدن رئیس خشکش می زند و بعد گریه کنان از انجا دور می شود.

بهار وقتی متوجه نبود او می شود تعجب می کند اما دنبالش هم نمی رود.

جیدا با حال بد و پریشانش از کوچه هم می گذارد و عارف که متوجه حال او شده صدایش می زند اما جیدا به او توجهی نمی کند و فورا وارد خانه اش می شود.

جاسوسی که مونیر او را بین افراد عظمی خریده بوده، به او زنگ می زند و خبر می دهد که برای فردا عظمی دستور داده تا بهار و بچه ها را بدزدند. مونیر فورا میرود تا این خبر را به سوات بدهد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زن  قسمت 152 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زن (کادین) قسمت 153 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *