خلاصه داستان سریال ترکی ستاره شمالی قسمت 88

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ستاره شمالی قسمت 88 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال ستاره شمالی قسمت 25

سریال ستاره شمالی قسمت 88

صفر به خانه می رود و از اینکه نتوانسته ماهی صید کند،‌ناراحت است.ناهیده می گوید که رفیقش آنجاست و اگر او را ببیند، حالش بهتر می شود.در اتاق ، کوزی حرکات ورزشی می کند و عکس ییلدیز را در گوشی می بوسد و می گوید که دوباره او را بدست می آورد.
کوزی دلتنگ است و می گوید که هر طور شده،‌می خواهد ییلدیز را ببیند.ناهیده هم با تایید کردن این مسأله می گوید که نباید بین آنها فاصله بیفتد و سرد شوند.
کوزی فکر می کند که به طریقی باید یاشار را از خانه بیرون بیاورند. سپس به فکرش می رسد که بویراز اینکار را بخاطر قمر می تواند انجام دهد.
ییلدیز وارد خانه می شود و روحی پشت سرش می آید. ییلدیز فاطمه را صدا می کند.یاشار هم آنجا می آید.او به روحی می گوید که چون به تنهایی از دخترش محافظت کرده، در زندان به او رسیدگی می کند.روحی می ترسد و می خواهد فرار کند که فاطمه می آید و می گوید که بدون دیدن او می رود؟.
روحی می گوید که خیلی دلتنگ او بود،‌ اما مجبور بوده که برود.فاطمه می پرسد که چه کسی او را مجبور کرده که با اسلحه چتین را بزند؟ روحی می گوید که کسی چیزی نگفته و او بخاطر عزیزانش اینکار را کرده است.
روحی می گوید که او را خیلی دوست دارد ولی فاطمه با کنایه می گوید که معلوم است که او چه کسی را دوست دارد.یاشار به روحی می گوید که از او خوشش آمده و می تواند در خانه او بماند.ییلدیز هم روحی و فاطمه را تنها می گذارد تا مشکلاتشان را حل کنند.
ناهیده و صفر و عمر به قمر می گویند که باید بویراز را راضی کند که یاشار را از خانه بیرون ببرد.آنها حلقه او را گرفته و می گویند که اگر اینکار را نکند،‌باید حلقه اش را فراموش کند.
قمر به بویراز زنگ زده و می گوید که یاشار را از خانه بیرون بیاورد و خانه را خالی کند.بویراز فکر می کند که قمر خودش می خواهد آنجا بیاید.قمر می گوید که اینطور نیست و صفر و ناهیده می خواهند ییلدیز را ببینند.بویراز می گوید که نمی تواند اینکار را بکند و خودش را در گیر مشکلات کند.قمر می گوید که آنوقت ، صفر به کوزی گلایه می کند و کوزی نمی گذارد که قمر ،‌بویراز را ببیند.بویراز بناچار قبول می کند.
یاشار و حنیفه با ییلدیز درباره روحی و فاطمه حرف می زنند.به نظر یاشار ، روحی یک مرد واقعی است . او به کوزی اشاره می کند و می گوید که گویا او در دریا می خواسته به ییلدیز نزدیک شود و اگر اینطور است،‌به او‌ بگوید.ییلدیز می گوید که دیگر نمی خواهد او را ببیند و اجازه اینکار را هم نمی دهد.
بویراز پیش آنها می رود و می گوید که دوستش یک شرینی پزی خوب باز کرده و با هم آنجا بروند.
یبلدیز میرخواهد مانع تراشی کند و می گوید که قند برای یاشار خوب نیست و چون بویراز اصرار می کند ، ییلدیز می گوید که او هم می خواهد بیاید، ولی بویراز یاد آور می شود که او فشار بالا دارد.آنها با بویراز می روند و ییلدیز تنها می ماند.
فریده به دیدن عمر می رود و با او به خانه می روند.
عمر خبر یک سورپرایز را می دهد.سپس فریده می بیند که چتین و عثمان و امین و شکرو آنجا هستند.
آنها چتین را کاملاً باند پیچی کرده و به یک صندلی بسته اند.فریده ناراحت می شود و به عمر اعتراض می کند که این چه کاری است؟ فریده از عمر می پرسد که او اینکار را کرده؟ بقیه می گویند که آنها با هم همکاری داشته اند.فریده آنها را سرزنش می کند و به عمر می گوید که آنها عمر را دزدیده و شکنجه کرده اند پس فرقی با او ندارند. چتین از تشنگی آب می خواهد و فریده به او آب می دهد. چتین در ان حال،‌باز به فریده ابراز علاقه می کند ولی فریده می گوید که او حالش از چتین بهم می خورد.او به عمر می گوید که همین حالا چتین را آزاد کنند.
یبلدیز مشغول خواندن مجله آشپزی است که از بیرون صدای موزیک را می شنود.او بیرون می رود و می بیند که در حیاط ،‌صفر و دکتر جهان مشغول نواختن هستند و کوزی برای ییلدیز آهنگی می خواند که از او تقاضای بخشش می کند.ناهیده هم کنار آنهاست.ییلدیز چند لحظه تحت تاثیر قرار می گیرد اما بعد خودش را کنترل می کند.کوزی به او می گوید که عشقش را پس بدهد. ییلدیز از بالای بالکن،‌گلدانها را بطرف آنها پرت می کند که یکی از آنها به سر صفر اصابت کرده و او زمین می افتد.ناهیده داد و بیداد می کند و به دکتر جهان می گوید که به صفر رسیدگی کند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ستاره شمالی  قسمت 88 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال ستاره شمالی قسمت 89 مراجعه فرمایید.

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *