خلاصه داستان سریال ترکی سیب ممنوعه قسمت ۲۰۱ + زیرنویس فارسی و دوبله
در این مطلب خلاصه داستان قسمت ۲۰۱ سریال سیب ممنوعه را برای شما آماده کرده ایم ؛ سریال پرطرفدار Yasak Elma یکی از سریال های پرطرفدار در بین مردم ایران میباشد ؛ سیب ممنوعه سریالی عاشقانه است که بازیگرانی همچون اونور تونا ، تالات بولوت ، شوال سام ، ادا اجه ، سودا ارگنچی در این سریال زیبا ایفا نقش میکنند .
خلاصه سریال سیب ممنوعه قسمت ۱۹۹
شاهیکا به اتاق هالیت میره و ماجرای پیام اشتباه ییلدیز و آبروریزی که راه انداخته را تعریف میکنه و به دروغ میگه که همه این خبر را میدونند و عکس متن پیام او نیز پخش شده.
او عکس را به هالیت نشان میده.
هالیت به شدت عصبی میشه.
اندر شاهیکا را در راهرو میبینه و به او میگه که خبر دوستی لیلی و فاروک درسته.
او میخواهد در ظاهر به شاهیکا نشون بده که حیله او را باور کرده .
ییلدیز تازه به خونه برگشته که هالیت با او تماس میگیره و بابت پیام اشتباه و آبروریزی او داد و بیداد کرده و با او دعوا میکنه.
کمی بعد، لیلی با چهره ای عبوس به اتاق هالیت میاد و میگه که میخواهد وسایلش را جمع کنه و از خونه اون بره.
هالیت وقتی علت را جویا میشه، لیلی میگه که متوجه جشن و مراسم ییلدیز شده و نمیخواهد خانواده خوشبخت و شاد اونها را خراب کنه.
هالیت به اون میگه که اشتباه فکر میکنه.
لیلی بی توجه به هالیت میگه که از اون خونه میره و سپس بیرون میاد.
او سوار تاکسی شده و به سمت خونه میره.
جانر دوباره در حال تعقیب اوست.
هالیت به خانه رفته و با ییلدیز دعوا میکنه.
او دنبال بهانه است تا جشن تولد را به هم بزنه، اما ییلدیز با عصبانیت میگه که اونها از قبل صحبت کرده و برای جشن به توافق رسیده اند و باید این جشن برگزار بشه.
هالیت نیز ناچاره سکوت کنه.
ییلدیز متوجه علت رفتارهای بد هالیت نمیشه.
زرین وقتی این وضعیت را میبینه، میگه که رفتار عصبی هالیت بیش از حده و از این بابت برای ییلدیز ناراحت میشه.
بچه ها نیز سعی دارند ییلدیز را دلداری دهند و قبول دارند که رفتار هالیت بد شده.
لیلی در خانه مشغول تماشای تلویزیون است که هالیت با او تماس میگیره .
لیلی به دروغ میگه که در حال جمع کردن وسایل خودشه و میخواهد برود.
هالیت به او میگه که به اونجا میره تا با یکدیگر حضوری صحبت کنند.
جانر به خانه میره و به اندر میگه که لیلی به خانه هالیت رفته و آنجا زندگی میکنه.
اندر شوکه و ناراحت میشه و نمیدونه باید چه واکنشی داشته باشه .
او نسبت به اینکه این ماجرا را به ییلدیز بگه دو دله.
اما سپس تصمیم میگیره که با ییلدیز صحبت کنه، زیرا این را حق او میدونه.
جانر از این همه دلرحمی و مهربانی خواهرش متعجب و شوکه شده.
سر میز شام، استخوان ماهی در گلوی هالیت می پره.
او بخاطر این قضیه کاملا بی دلیل با ییلدیز بحث میکنه و شروع به داد و بیداد و توهین کرده و در انتها میگه که حق برگزاری مراسم تولد را نداره.
همه از این برخوردهای هالیت شوکه میشن.
هالیت از خونه بیرون میره.
ییلیدز با ناراحتی و خجالت نشسته و خودش نمیدونه که هالیت چرا تا این حد بی رحم شده.
زرین سعی داره ییلدیز را دلداری بده.
شب در خانه کایا، سر میز شام اندر و کایا با ییعیت صحبت میکنند تا نظر اون را برای رفتن به سوییس و ادامه تحصیل بدونند.
ییعیت از این پیشنهاد استقبال میکنه و میگه که برای اون بهتره.
اون تصمیم میگیره که فردا بره.
در خانه، لیلا با صدقی تماس میگیره و او به دروغ میگه که هالیت را لب رودخانه برده و در حال چای خوردنه.
زرین میگه که صدقی به آنها دروغ میگه و طبق خواسته هالیت رفتار میکنه.
هالیت پیش لیلی رفته و به او میگه که دیگه جشن تولدی برگزار نخواد شد.
آنها با یکدیگر آشتی میکنند.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان این قست سریال ترکی سیب ممنوعه لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال سیب ممنوعه قسمت ۲۰۲ مراجعه فرمایید .
برای حمایت از آستارا خبر لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .
