خلاصه داستان سریال ترکی عشق تجملاتی قسمت ۱۰۱ + زیرنویس و دوبله

عایشه و عمر به همراه صمد به خانه محسن می روند خانواده محسن به همراه جیدا مشغول خوردن شام هستند کرم از دیدن عمر همراه آنها عصبی می شود عایشه به او میگوید که بخاطر گوش ندادن به حرفهایشان، مجبور شده اند تا خانه بیایند آنها سپس به اتاق رفته و کرم پرونده را بررسی میکند او میزان بودجه برای این کار را زیاد میداند عمر میگوید که حاضر است این مبلغ را پرداخت کند کرم از اینکه عمر در همه چیز دخالت میکند و به خیال او خودش را خوب نشان میدهد، عصبی می شود او بخاطر صمد پرداخت بودجه را قبول میکند و سر عایشه منت میگذارد
بعد از رفتن آنها، محسن که در مورد دوستی جیدا و کرم تعجب کرده از یلدا سوال میکند یلدا این قضیه را امری خوب میداند و میگوید که از اول نیز جیدا باید عروس آنها میبوده او از اینکه محسن با شنیدن این خبر اوقاتش تلخ شده گله میکند محسن میگوید که تنها مسأله برای او خوشحالی کرم استمحسن سپس به اتاق کرم می رود و میگوید که سر نخ هایی در مورد کلاهبردار پدر عایشه پیدا کرده و یک عکس قدیمی دارد، اما نمی‌داند کدام یک از آنها کلاهبردار است کرم از محسن میخواهد که انقدر بخاطر خانواده عایشه وقت خودش را نگیرد، اما محسن میگوید بخاطر موضوعی که باعث جدایی عایشه از کرم شده این کار را میکند
در خانه ملاحت خانم، ارکوت و نظمیه سعی دارند ملاحت خانم را برای مشارکت در کار با آقا نجمی، پدر عمر، راضی کنند
صبح، وقتی کرم به عکسی که محسن به او از کنعان و دوستانش داده بود نگاه میکند، حس میکند که چهره یکی از آنها آشناست او متوجه می شود که آن مرد به عمر خیلی شباهت دارد و بعد یادش می آید که پدر عمر را شب خواستگاری دیده بود کرم عایشه را به اتاقش صدا زده و عکس را به او نشان میدهد و ماجرا را تعریف میکند نام فردی که از کنعان کلاهبرداری کرده بود نجدت، و نام پدر عمر نجمی است، که کرم میگوید او حتما اسمش را عوض کرده عایشه سردرگم شده و نمی‌داند این ماجرا حقیقت دارد یا نه او عکس را گرفته و وقتی پیش عمر می رود موضوع را برای تعریف میکند عمر شوکه شده و میگوید که پدرش کلاهبردار نیست و اگر چنین مسأله ای بود او حتما در این مورد می شنید
عمر بعد از شنیدن این مسأله پیش پدرش و پسر عمویش می رود و قضیه را میگوید پدرش با شنیدن این داستان عصبی شده و میگوید که صحت ندارد و کرم حتما برای خراب کردن خانواده او اینک کار را میکند بعد از رفتن عمر، آقا نجمی از اینکه لو بروند نگران شده و تصمیم می‌گیرد افراد دیگری که در عکس بوده اند را قانع کند تا دروغ بگویند
هولیا در خانه مشغول طراحی لباس عروس است او از اینکه از عهده این کار بر نمی آید استرس گرفته و صمد او مجبور میکند تا لباس عروس به تن کند تا از روی او ایده بگیرد همان لحظه او دردش گرفته و صمد با همان لباس عروس که به تن دارد هولیا را به بیمارستان می برد دکتر میگوید که درد او واقعی نیست و باید به خانه برگردند
آتیلا در شرکت بین حرفهای فیضا می شنود که برای او خواستگار آمده است و او مجبور است به خانه مادرش برود آتیلا سریع با ارکوت تماس گرفته و این خبر را به او میدهد تا ذهنش را مشغول کند و خودش وارد میدان شود
عایشه نیز به خانه آمده و این داستان را به رضا و ارکوت میگوید آنها نیز این حرف را قبول نکرده و پدر عمر را فردی محترم می دانند

این آخرین نسخه منتشر شده دوبله سریال “عشق تجملاتی” است به محض انتشار این قسمت، جایگزین این ویدئو خواهد شد تا آن زمان، می‌توانید این سریال و سریال‌های دیگر را در سایت آستارا خبر دنبال کنید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *