خلاصه داستان سریال ترکی عشق تجملاتی قسمت ۸۳ + زیرنویس و دوبله

عایشه و غنچه با دی جی های زیادی تماس می‌گیرند اما نمی‌توانند از کسی وقت بگیرند. آنها درمانده می شوند و دنبال راه حلی هستند.
محسن به قهوه خانه پیش رضا می رود‌. آنها با یکدیگر می‌نشینند و در مورد کنعان صحبت کرده و تجدید خاطره میکنند. کمی بعد، نظمیه با سر و وضعی که خیلی به خودش رسیده به قهوه خانه می آید. او به عمد قصد عصبی کردن رضا را دارد. آنها با یکدیگر بحث میکنند و نظمیه به رضا میگوید که همچنان اجازه ندارد به خانه برود. محسن وقتی متوجه این وضعیت رضا می شود، از او میخواهد که شب به خانه آنها بیاید .
در شرک، جیدا برای ارکوت به عنوان کادوی سال نو، یک دوربین عکاسی خریده است. او با دادن دوربین و توجه کردن به ارکوت، سعی میکند در مورد گذشته ی قهوه خانه و کسی که آنجا را خریده بود از او اطلاعات بگیرد.‌ ارکوت هرچه میداند را برای او تعریف میکند.
آتیلا در شرکت بین همه کارکنان اسامی آنجا را پخش کرده تا به قید قرعه هرکس برای یک نفر هدیه سال نو بخرد. عایشه و غنچه با یادآوری دوسال قبل که هنوز عایشه ازدواج نکرده بود، یادشان می آید که عایشه از هیچکس کادویی دریافت نکرده و ناراحت بود. همچنین خودش که نام کرم برای او در آمده بود، برگه اش را به دختر دیگری که از کرم خوشش می آمد داده بود. کرم نیز مقابل آنها کادو را به دربان شزکت داده بود. عایشه یادش آمد که کرم از همان موقع نیز خودخواه بوده و قدرت همدلی و درک کردن نداشته است.
در خانه، هولیا از صمد برای کریسمس درخت کاخ میخواهد، و صمد نیز یک درخت کوچک از انبار آورده و تزیین میکند . هولیا با دیدن آن درخت عصبانی شده و از صمد درختی خیلی بزرگ و طیعی با تزیینات خاص و زیاد میخواهد. صمد از سفارشات و خواسته های او درمانده می شود.
کرم و عایشه در ماشین در حال برگشتن از شرکت به خانه هستند. کرم بین حرفهای عایشه متوجه می شود که نام عایشه دو سال پیش در قرعه او افتاده بود اما چون او را نمی‌شناخته، به او اهمیت نداده و برایش کادو نخریده بود. او معذب شده و به روی خودش نمی آورد. او تصمیم می‌گیرد که امسال هر طور شده برگه اسم عایشه را پیدا کند و خودش برای او کادو بخرد.
شب در خانه، بعد از شام، عایشه و رضا به حیاط رفته و صحبت میکنند. محسن نیز با کرم صبحت کرده و وقتی میبیند کرم کمی زیاده روی میکند، برای تو تعریف میکند که به کنعان بدی نکرده و در واقع بخاطر اینکه کنعان ضامن کسی شده بود و بدهکار بود، مغازه و زمین کنعان را از او خریده تا به او کمک کند و اموالش مصادره نشود.کرم از شنیدن این ماجرا متاثر شده و از اینکه پدر خوبی دارد خوشحال می شود. محسن از او میخواهد که این راز را از عایشه پنهان کند.
صبح، جیدا با خوشحالی بسته های کادو را آماده کرده تا عیدی بدهد. او نقشه ای در سر دارد و با خودش فکر میکند که آینده او در یکی از کادو هاست.
نظمیه، نورسل را به خانه خودشان آورده و همه زنهای محله را جمع میکند تا نورسل داستان سو تفاهم با رضا را برای آنها تعریف کند و دیگر کسی پشت سر او و رضا حرفی نزند. او بالاخره اهل محل را قانع میکند که رضا به او خیانت نکرده و همه قبول میکنند.
جیدا و عایشه، دیجی فانتاستیک که همان دختری بود که کرم نمی‌خواست به شرکت بیاید را به عنوان دیجی می آورند.وقتی دیجی می آید، کرم و غنچه از اینکه اودهتز خوشتیپ و خوشگلی است متعجب شده و مطمئن می شوند که کاسه ای زیر نیم کاسه است و دلیلی ندارد که کرم و ولکان از این دختر های خوشگل بگذرند. آنها با عصبانیت به اتاق کرم و ولکان رفته تا آنها را بازجویی کنند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *