خلاصه داستان سریال ترکی عشق تجملاتی قسمت ۳۱ + زیرنویس و دوبله

آمبولانس به محل تصادف می آید. حال کرم خوب است و فقط پایش کمی ضرب دیده است. او به خاطر  گواهینامه نداشتن عایشه، رانندگی را گردن می گیرد. وقتی مادر کرم ماجرای تصادف را می فهمد، حالش بد شده و مدام به عایشه بد و بیراه گفته و می گوید: «عایشه عمدا این تصادف را درست کرده تا به کرم آسیب برساند ». محسن از دست این حرفها و تهمت‌های زنش خسته شده است. ارکوت در نبود هیئت رییسه شرکت، طبق معمول در حال قلدری کردن است‌‌.
کرم و ولکان و عایشه در مسیر برگشت به خانه هستند. عایشه بابت این اتفاق از کرم عذرخواهی می‌کند. کمی بعد فردی به نام سرپیل که مدیر برنامه است به گوشی عایشه زنگ می زند و می خواهد با او قرار ملاقات بگذارد. کرم به شدت روی عایشه حساس شده و نگران اوست و می خواهد بداند چه کسی به او زنگ می زند و با او چه کار دارند. او می خواهد از تمام کارهای عایشه مطلع باشد‌.
وقتی به خانه می رسند، یلدا خانم رو در روی عایشه به او توهین می کند و او را مسبب این مسایل می داند. محسن از عایشه بابت رفتارهای زشت یلدا معذرت خواهی می کند. شب وقتی خانواده عایشه ماجرا را می فهمند، از روی نگرانی می خواهند به عیادت بیایند اما یلدا پشت تلفن بلند می گوید که نیایند و مزاحم نشوند. این رفتار به خانواده عایشه برمی خورد و عایشه خجالت زده می شود اما باز هم چیزی نمی‌گوید. خانواده او قرار می گذارند فردا با هم به پیک نیک بروند و عایشه را نیز با خود ببرند تا برای دیدن او مجبور نباشند به خانه محسن رفته و زیر بار منت باشند.
صبح روز بعد خانواده عایشه دنبال او آمده و کرم وقتی می بیند عایشه میخواهد برود، از روی حساسیت اینکه شاید او با کسی قرار دارد، با پای ضرب دیده تصمیم می‌گیرد همراهی اش کند. محسن هم که دلش برای پیک نیک تنگ شده قصد رفتن با آنها را می کند. یلدا خانم به بهانه مواظبت از کرم و از روی حرص و لجبازی همراه آنها می رود.
کرم به ولکان هم می‌گوید و او هم به همراه غنچه آمده و همگی در پارک دور هم جمع می شوند. عایشه از دیدن غنچه ناراحت است و به او می گوید: « قرار نیست در هر جایی تو را ببینم». کرم هم به ولکان در مورد غنچه تذکر می دهد و می گوید او دختر خوبی نیست. اما ولکان فکر می کند غنچه عاشق او شده است.
در پارک ،گوشی رضا زنگ می خورد و او با فاصله گرفتن از جمع جواب می دهد. نظمیه که به تمام رفتارهای رضا مشکوک است و او را زیر نظر گرفته، با چک کردن گوشی متوجه می شود که حدسش درست بوده و با دکترش صحبت می‌کرده.
صمد و هولیا تنها در خانه هستند. هولیا بعد از انجام تست متوجه می شود که باردار است. هر دو از خوشحالی اینکه بالاخره موفق شده اند برای اطمینان به دکتر می روند و در سونوگرافی جنین را می‌بینند.
در پارک، کرم دوباره به صورت اتفاقی معمر، استاد ریاضی عایشه که رویش حسادت دارد را می‌بیند. او فکر می کند که عایشه با او هماهنگ کرده است. محسن اصرار می کند که او هم در جمع خانواده آنها بنشیند. کرم ابتدا مانع می شود اما وقتی می فهمد معمر همراه دختری آمده، خیالش راحت شده و از آنها استقبال می کند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *