خلاصه داستان سریال ترکی عشق تجملاتی قسمت ۹۵ + زیرنویس و دوبله

HLhSC5hkYBQ
در رستوران، ولکان مقابل غنچه زانو زده و به او پیشنهاد ازدواج میدهد. غنچه که منتظر این لحظه بوده، با خوشحالی قبول میکند. عایشه نیز برای آنها خوشحال می شود.
کرم در گوشی خود، عکسی را که عایشه منتشر کرده است و در آن ولکان و عمر با یکدیگر دست داده اند را می‌بینید، و از نامردی ولکان ناراحت می شود .
صبح در شرکت، کرم با ولکان سر سنگین است و به او محل نمی‌دهد. ولکان حس میکند که او ماجرای دیشب را فهمیده باشد. کرم با عصبانیت از جیدا میخواهد که هرچه زودتر پرونده لغو قرارداد با عایشه را آماده کرده و با عایشه تماس بگیرد تا برای امضا بیاید.
در خانه، بوسه همچنان بهانه گیری کرده و ناراحت است. او در واقع دلش برای کرم و عایشه با یکدیگر تنگ شده و آنها را کنار هم میخواهد. رضا و نظمیه پیش مشاور مدرسه بوسه می روند. او میگوید که برای بهتر شدن بوسه، بهتر است او با کرم و عایشه مانند سابق وقت بگذارند.
ارکوت که فکر میکند عمر وضع مالی عالی ندارد، دنبال بهانه ای برای از راه به در کردن او است. او و صبری عمر را تعقیب میکنند. عمر دم خانه زنی رفته و سپس بچه ای را بغل میکند. ارکوت به خیال اینکه عمر متاهل است و زن و بچه دارد، عصبی شده و سریع از او عکس میگیرد.
جیدا با عایشه تماس گرفته و از او میخواهد برای امضا به شرکت بیاید .عایشه با آقا محسن تماس گرفته و ابتدا با او قرار می‌گذارد‌، و ماجرا را به او میگوید. محسن که متوجه علاقه بین عایشه و کرم است و میداند که عایشه نمیخواهد همه چیز تمام شود، نقشه ای برای او دارد.
عایشه به شرکت می رود. او به اتاق کرم رفته و با خونسردی برگه اتمام قرارداد را امضا میکند. جیدا خوشحال شده و با طعنه برای عایشه در آلمان آرزوی موفقیت میکند . عایشه میگوید که او قرار نیست برود. و حتی از شرکت نیز نمی رود. کرم و جیدا متوجه منظور او نمی شوند. همان لحظه آقا محسن و صمد وارد اتاق کرم شده و آقا محسن خبر میدهد که صمد به عنوان مدیر آتلیه، و عایشه نیز به عنوان طراح آتلیه قرار است از این به بعد در آنجا شروع به فعالیت کنند. کرم جا میخورد و جیدا از حرص خنده اش می‌گیرد. کرم میخواهد به تنهایی با محسن صحبت کند. او علت این کار پدرش را میپرسد، و محسن از توانایی و لیاقت عایشه و ارزشی که برای آتلیه میگذارد حرف می زند. کرم از محسن میخواهد که در ذهنش فکر آشتی دوباره آنها را نداشته باشد
محسن به روی خودش نیاورده و انکار میکند.
عمر و پدرش به قهوه خانه رضا رفته اند. کمی بعد، ارکوت آمده و با عصبانیت عکسهای عمر را با زن و بچه نشان میدهد. عمر توضیح میدهد که آن بچه، بچه معنوی اوست و او بچه های معنوی زیادی دارد که هزینه زندگی آنها را میدهد. رضا متاثر شده و از عمر خوشش می آید. ارکوت جا میخورد و حرفی برای گفتن ندارد.
جیدا پیش یلدا خانم رفته و بخاطر خلاص نشدن از شر عایشه در بغل او گریه میکند. یلدا خانم او را دلداری داده و میگوید که باید کنار کرم باشند و او را خوشحال کنند تا کرم، کم کم پیش جیدا به آرامش برسد.
شب در شرکت، عمر به دنبال عایشه می آید. کرم از دیدن این صحنه ناراحت شده اما به رویش نمی آورد. او به خانه می رود و یلدا خانم پیشش می آید . یلدا خانم سعی دارد در حرفهایش از جیدا تعریف کند و نظر کرم را به جلب کند.
در خانه، ارکوت و نظمیه از خوشحالی شغل جدید عایشه مشغول رقصیدن هستند. رضا عصبی شده و موزیک را قطع میکند و با نظمیه بحث میکند. عایشه متوجه می شود که بوسه بخاطر ندیدن کرم افسردگی گرفته است. اما رضا به او میگوید که منت کرم را نکشد و از او چیزی نخواهد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *