خلاصه داستان سریال ترکی عشق تجملاتی قسمت ۹۴ + زیرنویس و دوبله

۲ypC4633nUw
رضا از آمدن کرم عصبی می شود. کرم وقتی خواستگار را میبیند و متوجه می شود که او خوشتیپ است، توی ذوقش می خورد. او به روی خودش نیاورده و از عایشه میخواهد که برگه را امضا کند و یا ازدواج نکند. عمر جلو آمده و به عایشه میگوید که خودش را تحت فشار نگذارد و اگر کارش را دوست دارد، نیازی نیست به خاطر ازدواج با او فامیلی اش را عوض کند. رضا از درک بالای عمر خوشش می آید. عایشه از روی لج میخواهد برگه را امضا کند، اما همان لحظه صبری داخل آمده و او نیز دادو بیداد راه می اندازد. برگه روی زمین افتاده و زیرپای صبری پاره می شود.
شب بعد از رفتن مهمان ها، وقتی ملاحت خانم به اتاق عایشه می آید، عایشه به او میگوید که مطمئن است کرم او را دوست دارد و نمی‌گذارد او ازدواج کند.
صبح دسته گلی دم خانه آنها می آید. عایشه ابتدا ذوق دارد و فکر میکند از طرف کرم است اما متوجه می شود که عمر آن را فرستاده. او با عمر قرار گذاشته و بیرون می رود و به او میگوید که فقط بخاطر لج با کرم اجازه خواستگاری داده است، و ماجرا را برای او تعریف میکند. عمر از او میخواهد که فعلا بخاطر مادرش این ماجرا را مخفی نگه داشته و به این رابطه ادامه دهند و تظاهر به نامزد بودن کنند. عایشه قبول میکند.
صبح در خانه، آقا محسن متوجه اخبار ازدواج عایشه می شود و به شدت شوکه و ناراحت می شود. او با عایشه تماس میگیرد و قرار میگذارد تا یکدیگر را ببینند.
عایشه به شرکت برای دیدن غنچه می رود.ولکان با دیدن او خوشحال شده و با او صمیمی برخورد میکند. کرم از دست ولکان عصبی شده و بعدا با او حرف می زند و از او میخواهد که پشت کرم باشد. عایشه پیش غنچه رفته و به عمد با صدای بلند میخندد و جلب توجه میکند تا کرم را کنجکاو کند. او از غنچه میخواهد که برای تولد غنچه شب چهارتایی بیرون بروند.
در خانه، صمد پیش آقا محسن رفته و از او میخواهد که هر طور شده مقصر اصلی و دوستی که به کنعان خیانت کرد را پیدا کند و به رضا ثابت کند که خودش مقصر نبوده است. محسن ابتدا قبول نمیکند، اما صمد او را بخاطر کرم و عایشه راضی میکند.
عایشه سپس به اتاق کرم می رود تا لغو قراردادشان را امضا کند. کرم با جیدا تماس گرفته و پرونده را میخواهد. جیدا در حال آوردن پرونده است، اما کرم به دروغ به عایشه میگوید که پرونده حاضر نیست و بعداً بیاید.
عایشه پیش آقا محسن می رود. او به محسن میگوید که در واقع قصد ازدواج ندارد و از روی لج با کرم این کار را کرده است و فقط کمی به زمان احتیاج دارد تا همه چیز را درست کند.
ولکان حاضر شده و میخواهد با غنچه برای تولدش بیرون برود و همچنین به او پیشنهاد ازدواج بدهد. غنچه از او میخواهد با عایشه و عمر بیرون بروند. ولکان بخاطر کرم ابتدا قبول نمیکند، اما غنچه او را به زور راضی میکند.
عمر دنبال عایشه می رود. ارکوت دم در او را میبیند و در مورد مسائل مالی با عمر صحبت میکند. عمر میگوید که او وضع مالی معمولی دارد و خیلی پولدار نیست. ارکوت عصبی شده و رویه اش با او تغییر میکند.
غنچه و ولکان به همراه عایشه و عمر به رستوران می روند. عمر به شدت قیافه گرفته و مدام اسم کرم را می آورد. ولی کمی بعد وقتی صحبت بازی های پلی استیشن می شود، با عمر صمیمی شده و با یکدیگر گرم می گیرند.
کرم با ولکان تماس میگیرد تا بیرون بروند اما او میگوید با غنچه بیرون است. او اسمی از عایشه و عمر نمی آورد. کرم در خانه نشسته و حوصله اش سر می رود و مدام برای خودش سرگرمی های الکی ایجاد میکند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *