خلاصه داستان سریال ترکی عطر عشق قسمت ۸۷ + زیرنویس و دوبله

صنم به لیلا می گوید: «من و جان با هم دوست شدیم. » لیلا می گوید: «همیشه می دانستم که جان احساسش به تو واقعی است. » و به صنم تبریک می گوید و اعتراف می کند امره هم به او ابراز احساسات کرده و او را بوسیده است. صنم کمی جا می خورد ولی می گوید: «هردو شب خوبی داشتیم. »

ملاحت از صنم و لیلا که شب گذشته با جان و امره به خانه آمده اند به محبوبه گزارش می دهد و از حرف مردم می گوید و محبوبه را حسابی نگران می کند.

در شرکت، درم به دفتر جان می رود و درمورد جشن که خیلی موفقیت آمیز بود به جان تبریک می گوید. جان می گوید از این به بعد نویسنده ی پروژه ها در شرکت، صنم خواهد بود. درم جا می خورد ولی صنم که می فهمد ترفیع گرفته، جان و درم را در آغوش می گیرد و تشکر می کند. درم یاد حرف های آیلین می افتد که در جشن به او گفت صنم جای تو را در شرکت گرفته و دوست دختر جان هم است!

صنم وقتی با جان تنها می شود خودش را به جان نزدیک می کند و می گوید: «نمی دانی چه زجری کشیدم تا عشق تو بشوم. »

امره به دفترش می آید ولی به خاطر حرف های روز گذشته ی آیلین به لیلا بی توجهی نشان می دهد. لیلا دلگیر می شود.

همه به صنم به خاطر ارتقا به مقام نویسندگی تبریک می گویند. در همین حال جان به صنم پیغام می فرستد و می گوید که در پارکینگ منتظر اوست. صنم، درم را می پیچاند و به دیدن جان می رود. درم که حسابی اعصابش به هم ریخته، سعی می کند سر از کار جان و درم دربیاورد و جی جی و گلی را سوال پیچ می کند ولی موفق نمیشود.

جان در اتومبیل به صنم می گوید: «ترسیدم پیش کارمندها در آغوش بگیرمت. من می دانم که دوست نداری کسی از رابطه ی ما خبر داشته باشد. » صنم می گوید که عشق من از همین الان شروع شد. آنها با هم به خانه ی جان می روند و آشپزی می کنند. و وقتی کنار هم می نشینند، صنم به جان می گوید: «من قبل از تو دوست پسر نداشتم. » جان از این حرف صنم خوشحال می شود و صنم ادامه می دهد: «تو حتما دوست دخترهای زیادی داشتی! » جان می گوید: «تو هم اولین عشق من هستی. برای اولین بار کسی اینطوری وارد قلبم شده است. »

عثمان و گروه فیلمبرداری مشغول فیلم برداری در محله هستند. آی سون دوباره حسادت می کند و سعی می کند کارگردان را راضی کند تا به خانه ی او بروند و آنجا فیلم برداری کنند. ولی با محبوبه درگیر می شود و از آن طرف مظفر برای این که بازیگر شود و خودش را به کارگردان نشان دهد، هفت تیر اسباب بازی در دست وارد می شود و شروع به تیراندازی می کند!

GUN AY

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *