خلاصه داستان سریال ترکی وصلت قسمت 114

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 114 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال وصلت قسمت 114

وقتی آلتان برای گرفتن دعوت نامه ای که از طرف گالری برای عزیز فرستاده شده می رود، داملا جلو می رود و با ناز و ادا مشغول صحبت با آلتان می شود. امینه متوجه این که داملا از آلتان خوشش می آید می شود و فورا با حسادت جلو می رود و با گفتن این که قرار است شب را هم همراه عزیز شام بخورند، آلتان را به سمت ماشین می کشد! آلتان از این که امینه حسادت کرده خوشش می آید و امینه هم این را کتمان نمی کند.
قرار شده تا آنیتا را هم گولتن به پارکی که آخرین بار انیتا و آلیس همدیگر را دیده بودند ببرد و منتظر آمدن کرم و الیس بماند. اما از طرفی هم بولنت که تمام مدت آنیتا را زیر نظر داشته، کمی دورتر از آنها می نشیند و منتظر می ماند. وقتی کرم و آلیس به آنیتا نزدیک می شوند، آلیس با دیدن آنیتا بغض می کند و هیجان زده او را در آغوش می گیرد اما انیتا که تعجب کرده می گوید: «این خانم کیه؟ » گولتن با بغض می گوید: «این آلیسه. دخترت. » اما آنیتا می گوید:«نه آلیس من رفته… » کرم که تحمل دیدن این صحنه را ندارد، چشمانش پر از اشک می شود و جلو می رود و دست انیتا را داخل دست الیس می گذارد و به زور می گوید: «آلیس کنار توئه. دستشو بگیر. ببین کنارته. دستشو بگیر. » آنیتا کمی عقب می کشد و گولتن از کرم می خواهد آرام باشد… کرم که حسابی ناراحت شده بازوی انیتا را می گیرد و کمی آن طرف تر می برد که همان موقع کسی که از طرف بولنت مامور شده، کیف آلیس را می دزدد و کرم هم انیتا را برای لحظه ای تنها می گذارد تا بتواند کیف دزد را بگیرد. در نبود کرم، بولنت به سمت آنیتا می رود و با لبخند دسته گل مورد علاقه ی او را به دستش می دهد. انیتا با دیدن بولنت خوشحال می شود و با او همراه می شود. کمی بعد که کرم کیف را به دست مادرش می دهد، تازه می فهمد که خبری از مادربزرگش نیست و با عصبانیت به بولنت زنگ می زند. بولنت با بیخیالی می گوید: «این که خانواده رو دور هم جمع کردی خیلی فکر خوبی بود کرم اما یه چیزیو فراموش کردی. این که نمیتونی تا قبل پدر شدن عکس خانوادگی بگیری. » بعد هم به کرم دستور می دهد تا اگر می خواهد خانواده اش را داشته باشد، زودتر تابلوی منیاتور را برایش پیدا کند.
عبدالله یکی از مهره های شطرنج را به دست صالح می دهد و می گوید: «اگر از حق رو برگردونی، به گم شدن محکوم میشی. »
یالچین که با دقت به ویدیوی تحسین در بازداشت نگاه می کند که وقتی تحسین کلمه پروانه را می شنود، کمی حالات صورتش تغییر می کند و این را با یامور در میان می گذارد.
کرم مادرش را دوباره به خانه ی زهرا می برد و چند نگهبان هم مقابل در می گذارد اما یامور به خاطر این کارش او را سرزنش می کند که مقابل خانه ی یک کمیسر افرادی که مسلح هستند را مامور کرده. با این حال کرم برای محافظت از مادرش، کوتاه نمی آید.
کارت دعوت گالری به دست عزیز رسیده. او همراه فریده به سمت گالری می روند و با دیدن تابلوی مینیاتور به سمتش می روند. عزیز هیجان زده به تابلو چشم می دوزد.

امیدواریم از مطالعه  خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 114 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 115 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *