خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 184
همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 184 را برایتان آماده کرده ایم.
امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
دکتر از اتاق ملک بیرون آمده و میگوید که حال ملک خوب نیست و زمان زیادی ندارد. همه ناراحت می شوند. همان لحظه پرستار می آید و به دکتر خبر میدهد که یک اهدا کننده برای ملک پیدا شده است. همگی خوشحال می شوند و اشک شوق می ریزند.
از طرف بیمارستان با آلپای تماس میگیرند و میگویند که شرایط او برای اهدا مناسب است و تایید شده است.
کنعان نامه ای را که فوندا از طرف ویلدان نوشته است را میخواند که داخل آن ویلدان از کنعان خواسته است که از او فاصله بگیرد و اگر یکدیگر را دیدند با او کاری نداشته باشد و به زندگی خودش ادامه بدهد. کنعان با خواندن نامه ناراحت شده و گریه اش میگیرد.
دکتر به اتاق ملک می رود و به او مژدگانی میدهد که اهدا کننده ای پیدا شده است و او به زودی خوب می شود. ملک نیز خوشحال می شود.
خلیل با میرزا تماس میگیرد و این خبر را میدهد. بچه ها نیز با میتات و محمود تماس گرفته و این خبر را میدهند.در بازارچه همه خوشحال شده و میتات و زینال و محمود و جومالی با هم وسط بازارچه می رقصند.
در خانه جومالی، زمرد به خاطر پیدا کردن و دادن دفتر به عمر، گلشاد را ملامت میکند و میگوید که خواندن آن دفتر باعث پریشانی عمر خواهد شد. گلشاد میگوید که عمر آن دفتر را دوست دارد و برایش خوب است. سپس به اتاق می رود. ویلدان با طعنه به زمرد میگوید که میداند او دفتر را پنهان کرده بود.
در بیمارستان دکتر به خانواده ملک میگوید که ملک باید پنج روز در قرنطینه باشد و آزمایشات لازم را از او بگیرند تا برای اهدا آماده شود.
آلپای به بیمارستان آمده و فرم های مورد نیاز را پر میکند. پرستار به او میگوید که باید پنج روز در بیمارستان باشد تا تحت نظر باشد. آلپای به این فکر میکند که باید برای این پنج روز چه کند.
آلپای دفنه و کرم را در بیمارستان می بیند و آنها را بابت بیماری ملک دلداری میدهد. سپس از آنها میخواهد که شب به همراه سیدعلی کوچک به خانه بیایند و پیش او باشند. کرم با اکراه قبول میکند.
کنعان بلیت خود را پاره میکند و تصمیم میگیرد که فعلا آنجا بماند. سپس با آلپای تماس میگیرد و میگوید که شب به خانه آنها می آید و با او و فوندا کار دارد.
آلپای به خانه می رود و به فوندا خبر میدهد که شب کنعان می آید و بچه ها نیز قرار است به آنجا بیتیند. فوندا زیاد از این خبر خوشش نمی آید. آلپای میگوید که ملک مریض است و او باید هوای بچه ها را داشته باشد.
شب در خانه سیدعلی،همه از خبر پیدا شدن اهدا کننده خوشحال هستند و دور هم جمع شده و بگو و بخند میکنند.
خلیل از اینکه قرار است آینده روشن و خوبی با ملک داشته باشد خوشحال است و با میرزا صحبت میکند. میرزا به او میگوید که او با صبر بعد از بیست سال به خواسته دلش می رسد و این ارزش داشته است.
کنعان به خانه آلپای می رود. آلپای به او میگوید که ملک سرطان دارد و او باید به بچه ها رسیدگی کند. کنعان ابراز ناراحتی میکند و بیماری ملک را بهانه میکند و میگوید که از رفتنش منصرف می شود تا آلپای دست تنها نباشد، اما نحوه رفتار و کار او عوض می شود و از این به بعد آلپای شریک او نیست، بلکه از کارکنان او خواهد بود و باید برایش کار کند. آلپای حرصش میگیرد اما نمیتواند چیزی بگوید. کنعان می رود.
دفنه در حال حاضر شدن برای رفتن به خانه آلپای است. او با عمر تماس میگیرد و خبر خوش در مورد ملک را میدهد. عمر خوشحال می شود. او نیز نیز میدهد که دفتر را پیدا کرده است و مشغول خواندن آن است.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 184 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 185 مراجعه فرمایید .
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .