خلاصه داستان سریال ترکی وصلت قسمت 136

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 136 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال وصلت قسمت 136

عزیز از انیس می خواهد اگر چیزی مشکوکی از بولنت دیده و یا در مورد کرم شنیده به او بگوید. انیس می گوید: «بولنت ازم خواست یه دفتر سیاه که تمام کثافت کاری های کرم داخل اونه براش ببرم تا یه وقت اگه بهش خیانت کرد بتونه ازش استفاده کنه. » عزیز با شنیدن این موضوع تصمیم می گیرد برای این که مقابل کرم بایستد دفتر را هرطور که شده پیدا کند.
کرم، انیتا و آلیس و زهرا را مقابل خانه ی قدیمی آنیتا می برد. آنیتا با دیدن خانه با خوشحال می گوید: «آلیس دخترم ببین این خونمونه. » آلیس با خوشحالی گریه می کند و او را در آغوش می گیرد. حتی کرم گولتن را هم به آن خانه فرستاده تا مراقب مادر و مادربزرگش باشد.
کرم وقتی صندوق عقب ماشین را باز می کند تا بقیه وسایل را داخل خانه ببرد، با گهواره ای که عبدالله به او داده بود روبرو می شود و او را هم داخل می برد. گولتن با دیدن گهواره با خوشحالی می گوید: «کرم این گهواره ی بچگیای توئه. ببین حتی اسمت هم روشه. » کرم با خوشحالی به ان چشم می دوزد که آلیس جلو می رود و سرش را با مهربانی روی زانو کرم می گذارد. بعد هم تمام مدت با عشق گهواره را تکان می دهد و لبخند به لب به آن خیره می شود.
آلتان همراه انیس به خانه ی او می روند. مادر مریض انیس روی تحت دراز کشیده و حال خوبی ندارد. انیس می گوید که داروهای مادرش خیلی گران است و از طرفی خرج دانشگاه خواهرش را هم او می دهد. آلتان به دستور عزیز به انیس می گوید که نگران چیزی نباشد چون از این به بعد خانواده اش تحت حمایت و مراقبت آنها هستند.
فائق برای این که مطمئن بشود پرونده ی خواهرش بسته می ماند از یالچین این را می پرسد و یالچین هم به او می گوید به خاطر نداشتن سرنخ های درست پرونده بسته می شود. اما فریده که ذهنش درگیر این قتل است و یالچین هم می گوید که تنها راه رسیدن به حقیقت به هوش امدن رستم است، از یالچین می خواهد تا او را به بیمارستان و سراغ رستم ببرد که با چشمان خودش او را ببیند و برای به هوش امدنش دعا کند. یالچین با این که نمی خواهد این کار را کند اما در مقابل اصرار فریده هم کم می اورد و قبول می کند.
سرپیل سراغ انیس را از عزیز می گیرد. عزیز هم ب آرامی توضیح می دهد که جاسوس داخل شرکت همان انیس بوده. سرپیل که فکر میکرد او را خوب میشناسد باورش نمی شود و بغض می کند اما بعد زود خودش را کنترل می کند و به عزیز می گوید: «من چه کمکی از دستم برمیاد؟ » عزیز به او می گوید که کمکش کند تا دفتر کرم را پیدا کنند.
حصیبه در خانه شروع به فریاد می کند و از فائق می خواهد تا جلوی فریده را بگیرد. فائق کلافه شده و به حصیبه می گوید: «تو چرا اسلحه رو از من پنهون کردی؟ » بعد رو به فریده می کند و با عصبانیت می گوید: «هرچقدر بهت میگم بیخیال این قضیه شو نمیشی. حتما یه چیزی میدونیم که بهت میگیم دنبالش نرو. تو خودت میخوای قاتل رو پیدا کنی تو نظر تو من یه پدر ترسوی بدرد نخورم!» فریده که منظورش این نبوده ناراحت می شود و فائق بلند می شود و می رود. فریده هم با ناراحتی دنبالش می رود.
عزیز از کرم می خواهد همراهش بیاید تا طبقه پایین بیلیارد بازی کنند و حرف بزنند. در فاصله ای که انها مشغول صحبت هستند، سرپیل مواظب است تا کسی داخل اتاق کرم نرود و التان با عجله اتاق را زیر و رو می کند تا دفتر را پیدا کند. عزیز به کرم می گوید که تسلیم او نخواهد شد و می پرسد: «از پشت مینیاتور چی دراومد؟ بابام رو با چی تهدید میکنین؟ » کرم لبخند می زند و می گوید: «جرم بزرگی در کار نیست فقط یه جرم کوچیکه! » عزیز که از قبل از نجمی شنیده بود داخل مینیاتور خلاف های بولنت هم ثبت شده می گوید: «فقط جرم های بابای من نبوده. در مورد پروانه چی دراومد؟ » کرم می گوید که در مورد پدربزرگش هیچ چیزی بیرون نیامد. عزیز زیر خنده می زند و می گوید: «واقعا اینو باور کردی؟! » کرم می گوید: «ِیه بارم بابابزرگم منو گول بزنه. هرچی نباشه کورکمازرها بارها منو گول زدن! »

امیدواریم از مطالعه  خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 136 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 137 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *