خلاصه داستان سریال ترکی وصلت قسمت 58

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 58 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال وصلت قسمت 58

صالح و بقیه دور تخته ی بازی جمع می شوند. صالح تاس را می اندازد و مهر را روی کلمه ی دریای بزرگ می نشاند و در موردش می گوید: «استاد این رو به عنوان غضب توضیح میده. آدم به خاطر وضعیتی که توش هست شبیه کسی میشه که تو دریای بزرگی غرق شده… عصبانیتا از درون تو شروع شده و دورت رو میگیره…»

امروز قرار است عزیز به دادستان و بعد تا معلوم شدن زمان دادگاهش به زندان برود. یالچین از او می پرسد: «قراره بری زندان، چرا انقدر راحتی؟ »

عزیز می گوید: «چندتا دلیل داره. مهم ترینش اینه که فریده با این که چیزی نمیدونست انتخاب کرد من رو باور کنه… »

تکین پیش صالح و نجمی می رود و خبر زندانی شدن عزیز را می رساند. نجمی به صالح نگاهی می اندازد و می گوید: «الان نوبت منه. » و همراه تکین انجا را ترک می کند.

کرم به خانه شان می رود و از تحسین می شنود که عزیز دیشب خودش را تسلیم پلیس کرده.

او کمی ناراحت می شود و وقتی هم به شرکت می رود و می بیند که با نبود او دیگر نمی تواند خوش بگذراند پکر می شود.

فائق و خانواده اش به همراه آنیتا سر میز صبحانه هستند که فریده همراه امینه که به شدت سرما خورده وارد خانه می شود.

او می گوید تا وقتی که امینه سرما خورده بهتر است آنجا بماند. حصیبه زیر لب غر می زند و می گوید: «خونه ما هم شده درمانگاه! » فائق با نگاهش به او می فهماند که بهتر است سکوت کند.

پریهان و گولتن برای این که سلطان را به دکتر ببرند، ویلچری مقابلش می گذارند. سلطان با دیدن ویلچر ناراحت می شود اما سعی می کند آن را پنهان کند.

بعد از معاینه دکتر و وقتی به خانه برمی گردد، از حال پریهان و تحسین و گولتن فهمیده که خبرهایی شده و از گولتن می خواهد او را هم در جریان بگذارد.

گولتن هم با نگرانی می گوید که عزیز خودش را تسلیم پلیس کرده. سلطان با شنیدن این خبر گریه می کند و اسم برادرش را به زبان می آورد.

بولنت عکس هایی از عبدالله و فریده را مقابلش گذاشته و رو به عکس فریده می گوید: «تو کی هستی و این گردنبند چطور به دست تو رسیده؟ »

بعد هم عکس عبدالله را برمیدارد و می گوید: «تو خودتو به خاطر عزیز نشون دادی یا این دختره؟! »

وقتی یالچین به فریده می گوید که عزیز را به زندان منتقل کردند، فریده در شرکت شوکه شده و خشکش می زند.

نهیر متوجه حال او شده و فریده را به اتاقش می برد تا بهتر بشود. فریده می گوید که عزیز را به زندان منتقل کرده اند و معلوم هم نیست کی وقت دادگاهش بشود اما بعد فکری می کند و می گوید: «باید دوربین های هتل رو چک کنیم تا ببینن که عزیز کاری نکرده… » نهیر خودش را به ندانستن می زند و فریده همه چیز را برایش تعریف می کند. نهیر زیرلب می گوید: «این دختر چقدر دیگه میخواد ساده بمونه! »

عزیز به زندان منتقل میشود. آنجا مردی درشت هیکل و شر مقابلش می رود و با چشمانش برایش خط و نشان می کشد.

امیدواریم از مطالعه  خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 58 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 59 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم