خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 162

در این مطلب خلاصه قسمت 162 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 162

متین به خاطر عذاب وجدانی که روی دوشش سنگینی می کند نمی تواند خود را به خاطر اشتباهش ببخشد و تمام شب را بیرون از خانه گریه می کند.

صبح کمال به سلیم و یاماچ خبر می دهد که از متین هیچ خبری نیست. یاماچ به جوانان محله خبر می دهد که دنبال متین بگردند.

کمی بعد علیچو یاماچ را صدا می زند و به او می گوید که متین را دیده است که تمام شب گریه میکرده اما نمی گوید که کجاست. متین تمام شب را نزدیک خانه علیجو نشسته و خیره به نقطه ای مانده است.

یاماچ به دیدن زهرا، همسر متین می رود. زهرا با دیدن یاماچ فکر می کند که متین مرده است و گریه می کند اما یاماچ او را آرام می کند. زهرا برایش تعریف می کند که متین از شدت پشیمانی کاری که کرده مثل مرده ها شده و او هم از شوهرش خبری ندارد.

بعد هم یاماچ به خانه، زلفی می رود تا با پسرهای او صحبت کند. او وقتی به اتاق پسرها می رود انگشتر آنها را که ماحسون داده بود می بیند. بعد هم از پسرها می پرسد که ماحسون به انها چه گفته است که حاضر شده اند پسر میتن را به او بدهند؟ یاشار به او می گوید: «چیزی ازمون نخواست. فقط بهمون گفت داداشا اینجوری میکنن. ما برادرهای بره های سیاهیم… »

کمال، متین را پیدا می کند و با گریه می گوید: «داداش تو چیکار کردی؟ یاماچ گفت اینجایی بیام دنبالت. گفت خودشو تمیز کنه و به سر و صورتش یه دستی بکشه… من تا حالا یاماچو اینجوری ندیده بودم… توروخدا بگو چیکار کردی؟ »

متین بلند می شود تا طبق خواسته ی یاماچ عمل کند. بعد هم به قهوه خانه می رود. یاماچ و عمو منتظر او هستند. یاماچ اسلحه ای روی میز می گذارد و همه فشنگ های آن را جز یکی بیرون می اندازد. عمو از یاماچ می پرسد: «این برادر رو به خونمون راه بدیم یاماچ؟ » متین تعجب می کند و به یاماچ خیره می شود. یاماچ جلو می رود و می گوید: «هر اتفاقیم بیفتته تا ته خط باهمیم متین؟ »

متین تایید می کند و یاماچ می گوید: «به خاطر تو میمیرم متین؟ » و بدون درنگ اسلحه را روی شقیقه اش می گذارد و ماشه را می کشد. بعد هم اسلحه را به متین می دهد و می پرسد: «به خاطر من میمیری متین؟ » متین می گوید: «بدون لحظه ای درنگ. » و اسلحه را روی سرش گذاشته و ماشه را با اطمینان می کشد.

یاماچ لبخندی می زند و او را در آغوش می گیرد. متین فقط گریه می کند و محکم یاماچ را در آغوش می گیرد.

سلیم از یاماچ می پرسد که چرا با متین این کار را کرد و مجازاتش نکرده است؟

یاماچ بعد از کمی مکث می گوید: «خانواده همه چیزه… اگه خانواده ات پیشت نباشه نیستی، صفری. »

بعد هم رو به سلیم می کند و می گوید: «باید از خانواده محافظت کنی… تو خانواده منی، اونا هم خانواده منن. اگه کسی این وسط گناهکار باشه، منم. من اونارو تنها گذاشتم. هرطوریم شده باید پیششون میموندم. الان قراره عوضی ترین آدمایی که میشناسیم از اون کوچه رد بشن… ما ضعیف شدیم، برای همین من به خانواده ام نیاز دارم… »

چتو و ماحسون همراه تمام افرادشان وارد محله می شوند. از طرفی وارتلو و جومالی از راه می رسند و شخصی را که در آن خانه دست بسته پیدا کرده بودند را همراه خودشان می آورند و انگشت او را که علامت بره های سیاه را دارد را نشان یاماچ می دهند.

وارتلو توضیح می دهد: «قبلا از کله گنده های بره های سیاه بوده. »

یاماچ او را پشت قهوه خانه پنهان می کند و همراه جومالی، وارتلو، سلیم، کمال و متین در مقابل ارتش چتو می ایستد. چتو با پوزخند به انها نگاه می کند و می گوید: «این محله قطعا مال شما نیست.. این محله برای کیه؟ »

همان لحظه جوانان محله پرچم بزرگ گودال را از بالا به بره ها نشان می دهند. چتو تعجب کرده و یاماچ جلو می رود و می گوید: «حاضر بشین. خیلی قراره بهمون خوش بگذره. به گودالمون خوش اومدین! »

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 162 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 163 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

2 دیدگاه‌

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *