خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 184

در این مطلب خلاصه قسمت 184 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 184

وارتلو همراه ولی به دیدن رئیس او می روند و رئیس می گوید که ماحسون در شیله است.

وارتلو فورا زنگ می زند و این خبر را به سلیم و یاماچ می دهد. آنها هم در شیله هستند اما آدرسی که وارتلو به آنها می دهد محل دیگری است.

از طرفی ماحسون وقتی وارد خانه می شود و متوجه نبود سنا می شود عصبانی شده و می فهمد که رو دست خورده. او سوار ماشینش می شود که یاماچ و سلیم او را می بینند و یاماچ بعد از پیاده کردن سلیم جلوی کلبه ای که سنا در آن بوده، ماحسون را تعقیب می کند.

پیامی به گوشی ماحسون می آید که گفته: اول یاماچ رو دست به سر کن بعد بیا به آدرسی که میگم.

ماحسون ماشینش را در جایی پارک می کند و خودش هم کمین می کند و وقتی یاماچ به او نزدیک شده، به او مشت محکمی میزند و آن دو با هم درگیر می شوند.

ماحسون یاماچ را به زمین می کوبد و بعد می گوید: «بهش قول دادم نکشمت! کاری نکن که زیر قولم بزنم بچه! » و می رود.

اما یاماچ از جایش بلند می شود و پشت سر هم به او مشت می کوبد و می پرسد که سنا کجاست؟ بالاخره ماحسون از دست او فرار می کند و سوار ماشینش می شود و یاماچ هم او را دنبال می کند.

سلیم که نتوانسته سنا را پیدا کند به محله برمی گردد. جومالی و وارتلو وقتی می بینند که یاماچ همراه او نیست عصبانی می شوند.

جومالی از داملا می خواهد از دوستش بخواهد تا گوشی یاماچ را هم ردیابی کند.

مرد انگشتر سیاه، سنا را داخل محفظه آهنی می اندازد و درونش را با آب پر می کند و درش را هم خیلی محکم قفل می کند و او را همانجا رها می کند!

سنا وقتی به هوش می آید میترسد و مدام یاماچ را صدا می کند. کمی بعد ماحسون به انجا می رسد و با ناراحتی همه تلاشش را می کند تا او را نجات بدهد اما کاری از دستش برنمی آید. همان موقع یاماچ هم از راه می رسد و فکر می کند که زندانی کردن سنا، کار ماحسون است.

او به سمت ماحسون شلیک می کند و ماحسون که زخمی شده انجا را ترک می کند.

یاماچ وقتی سنا را می بیند با گریه همه تلاشش را می کند تا او را نجات بدهد اما نمی تواند حتی شیشه ی محفظه را بشکند یا قفلش را باز کند.

او که دیگر ناامید شده با گریه به سنا خیره می شود و سنا هم که می داند دیگر راه نجاتی ندارد، با اشاره از او می خواهد جلو بیاید و از آن طرف شیشه او را می بوسد و میمیرد… یاماچ همانجا با گریه به او خیره می شود.

کمی بعد قفل محفظه باز می شود و یاماچ سنا را بیرون می کشد و او را در اغوش می گیرد و با درد زیادی گریه می کند.

او متوجه رد خون های ماحسون می شود و با نفرت بلند شده و او را در پشت بام پیدا می کند. ماحسون که به شدت زخمی شده به او می گوید: «من کاری نکردم… من دوسش دارم… » اما یاماچ به سمت او حمله می کند و او را از بالا، پایین می اندازد. ماحسون دیگر حرکتی نمی کند و یاماچ پیش سنا برمی گردد.

جومالی هم با آدرسی که دوست داملا به او داده راه می افتد تا یاماچ را پیدا کند

میدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 184 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 185 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *