خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 378

در این مطلب خلاصه قسمت 378 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 199

سریال گودال قسمت 378

مدد به ادریس کوچک قول داده بود تا همه هدیه هایش را برایش ببرد و همان شب به تالار برمی گردد و موقعی که هدیه ها را جمع می کند، افراد عمو جومالی سرش می ریزند و او را به شدت کتک می زنند. مدد با این که حالش خوب نیست، با این حال کادوها را برمیدارد و جلوی در خانه ی کوچوالی ها می گذارد و بدون حرفی میرود.
وقتی جومالی با نگرانی دنبال یاماچ می گردد، با علیچو و اممی روبرو می شود. انها می گویند که یاماچ پیش اممی است و علیچو از جومالی هم می خواهد تا خانه اش را پس بگیرد. جومالی هم قول می دهد تا این کار را برایش بکند.
عمو جومالی فورا به اتاق کولکان در هتل می رود و بیدارش می کند و در مورد حالی که یاماچ امروز داشت می گوید و می پرسد: «چیزایی هست که بهم نگفتی درسته؟ تو دقیقا با یاماچ چیکار کردی؟ » کولکان می گوید: «بگو چیکار نکردم! » و تعریف می کند که صبح تا شب او را کتک می زده و چند هفته در تابوت کوچکی نگه داشته و حتی کاری کرده تا خودش و اسمش را فراموش بکند. عمو جومالی با شنیدن این حرف ها لبخند می زند!
یاماچ و افسون خودشان را در آن قفس زندانی کرده اند. یاماچ زیر لب در مورد کارهایی که کولکان با او کرده می گوید و افسون در حالی که گریه می کند اسم کولکان و نظام را که او را به این روز انداخته اند و اذیتش کرده اند می آورد. یاماچ سعی می کند آرامش کند اما افسون مثل دیوانه ها بلند می شود و وسیله ی نوک تیزی را از روی زمین برمیدارد و یاماچ را تهدید می کند که اگر در را باز نکند خودش را خواهد کشت. یاماچ قبول می کند اما در یک فرصت مناسب، ان وسیله را از دست افسون می گیرد و دست و پایش را بی حرکت نگه میدارد و با دلسوزی می گوید: «بهت قول میدم با هم خوب میشیم. بهت قول میدم. »
وقتی وارتلو می فهمد که مدد دیشب هدیه ها را آورده، تصمیم می گیرد پیشش برود و از او تشکر بکند اما مدد که حال خوبی ندارد و سر و صورتش داغان شده، بدون این که حرفی بزند در را هم به روی وارتلو باز نمی کند.
یاماچ با ناراحتی می گوید: «از من یه چیزیو گرفتن و به جاش یه ترسی گذاشتن. میدونی چی میگم؟ من نمیخوام یه سوسک باشم. » افسون می گوید: «تو هیچ فرقی با یه سوسک نداری. منم ندارم! » یاماچ از جایش بلند می شود و نگران به افسون چشم می دوزد. افسون دستانش را می گیرد و می گوید: «ما ادمیم. اگه از نقطه ضعفمون بزنن تیکه پاره میشیم. منو تو به اندازه ای که فکر میکنیم قوی نیستیم.» یاماچ می گوید: «پس چیزی که مارو نکشه قوی ترمون میکنه! » افسون با بغض زیر خنده میزند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 378 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 379 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *