خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 388

در این مطلب خلاصه قسمت 388 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 199

سریال گودال قسمت 388

وارتلو که از قبل جلال را تهدید کرده بوده تا برود و با بلال قرار بگذارد، شب به جای جلال خودش و افرادش سر محل قرار بلال میروند و بعد از معرفی خودش می گوید: «من نمیخوام شمارو مجبور به کاری کنم اما وقتی این همه تریلی دارین، یه چنتاشم بدین کار عموی ما راه بیفته! » بلال می گوید که نمی خواهد این کار را کند و حرفش را به جومالی هم زده بوده. وارتلو کلافه می گوید: «خب اینجوری که نمیشه! ما هم مجبور میشیم از راه دیگه ای وارد بشیم. » و ویدیویی را نشان می دهد که چهار تا از تریلی های بلال را منفجر کرده اند. بلال با دیدن این صحنه وحشت می کند و از او می خواهد دست نگه دارد و با بدبختی می گوید: «با این کارتون همه چیزمو ازم میگیرین. باشه قبول میکنم. » و وارتلو خوشحال از این که به هدفش رسیده از او می خواهد فردا به قهوه خانه بیاید و با خود عمو جومالی هم صحبت کند.
کاراجا در فکر است و وقتی اکین می پرسد که چه شده، کاراجا قضیه جلاسون را برایش تعریف می کند. آکین می گوید: «دیوونه ای؟ خب تو هم برو و خودتو راحت کن. » کاراجا می گوید که عمو را تنها نخواهد گذاشت. اکین می گوید: «من میدونم کاراجا تو همیشه به دوست داشته شدن نیاز داشتی. تو فکر میکنی که این یارو عمو دوستت داره اما اون فقط داره ازت استفاده میکنه. » کاراجا با عصبانیت می گوید: «چون برای اولین بار من جای تورو گرفتم و دیگه حرفی از تو نیست انقدر حرص میخوری و اینارو میگی! » و به اتاقش برمیگردد.
یاماچ خانه ی مورد نظر را اجاره می کند و به خانه ی جومالی می رود و می گوید که جمع کنند تا به خانه شان بروند. داملا از سر میز بلند می شود و جومالی با نگاهی به او می گوید: «یاماچ ما نیایم بهتره. نمیبینی داملا ناراحت میشه؟ » که داملا با دو جعبه برمی گردد تا وسایل خانه را جمع کنند. یاماچ هم لبخند می زند و به کمک همسایه ها وسایل را جمع می کنند و به خانه ی جدیدشان میروند. یاماچ می گوید: «اینجا خونه ماست. همه یکی یکی قراره اینجا بیان. » جومالی می گوید: «وارتلو اگه بخواد با اسم وارتلو بیاد نمیتونه اما با اسم صالح میتونه! »
یاماچ همراه ماسال سراغ افسون می رود و به او می گوید که قرار است به خانه شان بروند. افسون با او همراه می شود و وقتی یاماچ ناراحتی و بی حوصله گی اش را می بیند و دلیلش را می پرسد، افسون می گوید: «من اون قرصارو میخوردم تا همه چیزو فراموش کنم و حالا قسمت سختش اینه همه چیز یکی یکی داره یادم میاد. » یاماچ می گوید که کمی زمان لازم است و افسون می گوید: «فقط میخوام یکم بخوابم تا خوب بشم. »
به یاماچ خبر می رسد که بلال به محله آمده. او فورا خودش را به محله می رساند. عمو جومالی به بلال می گوید: «درسته که قبول کردی با ما همکاری کنی، اما شرایط عوض شده! » بلال به ناچار سکوت می کند و موقع خداحافظی عمو با دیدن یاماچ، دستش را به سمت بلال بلند می کند تا آن را ببوسد. یاماچ با ناراحتی سرش را پایین می اندازد و بلال که تحقیر شده دست عمو جومالی را می بوسد و می رود.
کاراجا سفارش تسبیح مخصوصی داده و با خوشحالی آن را تحویل می گیرد و به جلاسون زنگ می زند تا همدیگر را ببینند.
به گوش سعادت می رسد که یاماچ و دخترش به هم رسیده اند و او خانه ای گرفته و همه اهل خانه را جمع کرده است. سلطان خیلی خوشحال می شود و آماده می شود تا به دیدن نوه اش برود!
یاماچ سراغ بلال می رود و با افسوس می پرسد: «چرا؟ » بلال با ناراحتی می گوید: «مجبورم کردن یاماچ. من اگه میدونستم همچین کاری میکردم؟ میگن نباید محتاج باشی. هیچ وقت آدما و محله تو محتاج این آدم نکن. » و می رود.
سلطان به در خانه ی یاماچ می رود و افسون در را باز می کند. سلطان می گوید: «دخترم من اومدم ببینم میتونم نوه امو ببینم. » افسون ابتدا لبخند میزند اما بعد یقه ی سلطان را می گیرد و درست مثل وقتی که او را از خانه بیرون کرده، کشان کشان به سمت بیرون پرت می کند. سلطان از او خواهش می کند این کار را نکند و اما افسون رهایش می کند و به خانه برمی گردد و سلطان گریه می کند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 388 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 389 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *