خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 392

در این مطلب خلاصه قسمت 392 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 199

سریال گودال قسمت 392

عمو جومالی و ندیم نیمه شب کاراجا را به جنگلی که جلاسون را در انجا دفن کرده بودند می برند و کاراجا را هم در کنار جلاسون خاک می کنند. عمو از طرفی بخاطر مرگ کاراجا ناراحت است و از طرف دیگر با دفن کردن او کمی خیالش راحت می شود.
اکین شب را به خانه برمی گردد و متوجه می شود که یاسمین حسابی ترسیده و از خوردن قرصهایش امتناع می کند. او سعی می کند قرصهای یاسمین را به او بدهد اما یاسمین با ناراحتی می گوید:« من این قرصا رو نمی خوام. باعث می شن بخوابم. نمی خوام بخوابم. عمو جومالی اونو خفه کرد. منم می خواد بکشه.» اکین که قبلا هم حرفهای مشابهی از دهان یاسمین شنیده و همیشه در جریان توهمات او بوده حرفش را باور نمی کند و او را ارام می کند و می خواباند.
افسون که انتقامش را از کولکان گرفته و بار سنگینی از روی دوشش برداشته شده، صبح که از خواب بیدار می شود خوشحال و سرحال است و به داملا پیشنهاد می دهد که برای خرید کردن با هم بیرون بروند. داملا که تازه با چهره ی واقعی افسون رو به رو شده و افسون متفاوتی را می بیند از رفتار او تعجب می کند. افسون می گوید:« من در اصل اینجوریم. حالا بعد این بیشتر با هم اشنا می شیم.» انها با هم به خرید می روند و برخلاف عادتهای افسون اینبار از یک دستفروش که لباسهای استوک می فروشد خرید می کنند و افسون خیلی ذوق زده می شود.
در خانه ی کوچوالی ها سر میز صبحانه عمو جومالی به بقیه می گوید که نگهبانها به او گفته اند که کاراجا شب گذشته چمدانش را بسته و از گودال رفته است. او کاراجا را بابت این موضوع سرزنش می کند و می گوید:« کاراجا حق نداره برگرده اینجا چون خانوادشو زیر پاش له کرد و رفت.» اعضای خانواده رفتن کاراجا را باور نمی کنند اما عمو جومالی اصرار دارد که کاراجا ترکشان کرده است. عایشه که از سر نگرانی برای دخترش به انجا امده و نمی خواهد رفتن او را باور کند از وارتولو می خواهد که دنبال کاراجا بگردد. اما اکین لبخند می زند و خیال می کند که کاراجا با حرفهای یاماچ قانع شده که پیش جلاسون برود. عایشه در اتاق کاراجا گریه می کند و خودش را بخاطر بی مهری به کاراجا سرزنش می کند و با گریه به اکین می گوید:« اگه اینجا بود بهش می گفتم دوسش دارم. کاش برگرده.» اکین تصورات خودش را برای عایشه تعریف می کند و می گوید که کاراجا احتمالا تحت تاثیر حرفهای یاماچ گودال را ترک کرده است.
عمو جومالی که از حرفهای اعضای خانواده متوجه شده شب گذشته یاسمین در خانه بوده، از ندیم می خواهد که برای از سر راه برداشتن و ساکت کردن یاسمین قرصهایی برایش بیاورد تا خودش شخصا این مسئله را حل کند.
در قهوه خانه عمو جومالی وارتولو را بخاطر اعتمادش به یاماچ سرزنش می کند و به او می گوید:« یاماچ تانکرها و جنسهامونو از بین برد و من فعلا پولی واسه دادن به ادمهای گودال ندارم. بخاطر یاماچ من نه می تونم حقوق مردمو بدم و نه می تونم دوباره جنس بخرم.» وارتولو قول می دهد که راهی پیدا کند و زود پول بدست بیاورد. از طرفی یاماچ و جومالی برای اینکه بتوانند اهالی گودال را به کار قبلی برگردانند، سعی دارند بدون پول و سرمایه اسلحه بخرند و انها را در اختیار اسلحه فروش های گودال قرار دهند.
یاماچ و جومالی به مغازه ی زن اسلحه فروشی به اسم عصمت می روند و متوجه می شوند که او خواهر شنول است. عصمت که تعریف یاماچ را زیاد از برادرش شنیده و دورادور او را دوست داشته با کمال میل قبول می کند که اسلحه ها را مفت و مجانی به یاماچ بدهد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 392 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 393 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *