خلاصه داستان سریال تلخ و شیرین قسمت ۹۹ + زیرنویس و دوبله

مادر شریف خوشحال از رفتن بیتا به پسرش می گوید:”دختر که قحت نیست. به زودی بیتا را فراموش می کنی.” شریف می گوید:” نمی توانم غیر از بیتا زن دیگری را دوست داشته باشم.” شریف خودش را به دیوانگی می زند و در درمانگاه بستری می شود. مادرش وقتی این صحنه را می بیند به سراغ بیتا رفته از او عذرخواهی می کند و می گوید که هزینه عروسی را هم خودش خواهد داد.
بوراک روی میزش نامه ای را که گزیده از طرف سودا برایش نوشته را پیدا می کند و از احساسات سودا به خودش باخبر می شود. او جواب نامه را نوشته و در کمد سودا می گذارد. ولی گزیده که کمین کرده فورا نامه را برمی دارد و می خواند. بوراک نوشته: نمی توانم به دختر دیگری جز گزیده فکر کنم. گزیده از کارش شرمنده شده و عذرخواهی می کند.
کورای وقتی می بیند لاستیک های ماشینش را سودا داغون کرده بدون اینکه ناراحت شود می گوید که کاملا حق دارد.
سپس سودا کیف کورای و آسیه را برداشته و در وسط حیاط آتش می زند و همه از کار او حیرت می کنند. او به قدری عصبانی است که کسی جلودارش نیست. امل از او می خواهد دست از کارهای احمقانه اش بردارد ولی او می گوید که همه باید تقاص کارهایشان را پس بدهند. او سوار ماشین زینب شده و با سرعت به طرف کورای می راند. اگر بوراک کورای را کنار نمی کشید معلوم نبود چه بر سر کورای می آمد. کورای با ناباوری به سودا نگاه می کند.
فلاح می خواهد از زندان در برود. دارویی پیدا می کند که موقتا او را مریض می کند. و بعد به درمانگاه زندان و بعد به بیمارستان منتقل می شود. صدری لباس پرستار می پوشد و به اتاق فلاح می رود تا فراری اش دهد.
بچه ها از آسیه می خواهند که سراغ ندیم برود و او را به مدرسه برگرداند. ولی آسیه می گوید که خود کرده را تدبیر نیست!
حیات به مدرسه می رود و متوجه می شود کسی در کلاس نیس و عابدین همه اتفاقات افتاده را در نبود حیات برایش توضیح می دهد. عابدین سودا را پیش حیات می آورد و حیات از او می پرسد که چرا مدرسه را به هم ریخته است؟  سودا عذرخواهی می کند و می گوید که این کارها در شان دانش آموز شما نبود.
حیات کورای را به دفترش صدا می کند و کاغذی جلوی رویش می گذارد و می گوید:”این شکایت علیه سوداست و باید زیر آن را امضا کنی بعد می توانی از این مدرسه بروی‌.”  کورای با نگرانی می گوید که ولی خانم سودا تقصیری نداشت و دست خودش نبود. حیات اصرار می کند که امضا کند و سودا از پشت در همه چیز را می شنود.

Gun Ay