خلاصه داستان سریال حکایت ما قسمت ۱۱۳ + زیرنویس و دوبله

صبح، رحمت که فکر میکند حکمت برای چیچک نقشه ای کشیده، به او هشدار میدهد که از چیچک فاصله بگیرد و ماجرای اسرا را دوباره تکرار نکند. رحمت چنین چیزی را انکار میکند.
رحمت به جای مدرسه، به ترمینال می رود و دختری به نام زینب را که منتظر اوست، با خودش پنهانی به خانه سابق باریش می برد. او از زینب که باردار است، میخواهد که مدتی در این خانه بماند تا با یکدیگر عقد کنند.
فیکو و کیراز دوست دارند که فیلیز نیز همراه آنها در آن خانه مجلل زندگی کند . آنها به دنبال راه حلی برای کشاندن فیلیز به آن خانه هستند. برای همین تصمیم میگیرند یک مهمانی سوپرایز برای او در خانه ترتیب دهند.
در دانشگاه، دخترانی که رحمت را اذیت می‌کردند دوباره سراغ او می روند. رحمت از دست آنها عصبانی می شود.درین، یکی از آنها که دختر خوبی بنظر می رسد، با رحمت به خوبی برخورد میکند، اما رحمت که فکر میکند او دختر پولداری است که دنبال ترحم کردن به اوست، با درین بحث میکند.
کمی بعد، فیکو و کیراز به دانشگاه می آیند تا در مورد مهمانی سوپرایز با رحمت صحبت کنند، رحمت سریع لباسهایش را عوض میکند تا آنها از کار او مطلع نشوند. درین این صحنه ها را از دور میبیند.
جمیل که اطراف خانه فیلیز میگردد، چراغ خانه باریش را روشن میبیند و با تصور اینکه او برگشته است، مسلح وارد خانه می شود، اما زینب را می‌بینید که در گوشه ای از ترس او قایم شده است.
شب، توفان و تولای ، فیلیز را به خانه فکری میبرند و او را سورپرایز میکنند. فیلیز خوشحال می شود اما باز هم قصد نقل مکان به آن خانه را ندارد. فیکو و کیراز تصمیم میگیرند خودشان را مریض کنند تا به این بهانه، فیلیز پیششان بیاید.
وکیل با فیلیز تماس میگیرد و میگوید که از باریش آدرس محل کارش را پیدا کرده است. فیلیز میخواهد که به همراه او به محل مار باریش در بیمارستان بروند.
وقتی فیلیز باریش را در بیمارستان پیدا میکند، هر دو شوکه شده به یکدیگر خیره می شوند، همان لحظه پسر بچه ای به سمت باریش می آید و او را «بابا» خطاب میکند، و پشت سر او، زنی که روز دستگیری فیلیز پیش آنها آمده و گفته بود که زن باریش است، می آید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *