خلاصه داستان سریال حکایت ما قسمت ۲۰۰ + زیرنویس فارسی
فکری و ارسین که حسابی مست کرده اند، در مورد پولها و پنهان کردن آنها با آن دو مرد حرف می زنند. آنها سپس تصمیم میگیرند با هم از رستوران بروند. باریش و جمیل...
فکری و ارسین که حسابی مست کرده اند، در مورد پولها و پنهان کردن آنها با آن دو مرد حرف می زنند. آنها سپس تصمیم میگیرند با هم از رستوران بروند. باریش و جمیل...
باریش از خانه بیرون می رود. پلیس، کامیون حمل مسافرهای قاچاق را گرفته و همه را دستگیر می کند. آنها را به کلانتری منتقل میکنند و توفان بین آنها مدام میگوید که گناهکار نیست...
در هتل، رحمت که حس میکند دنیز چیزی را از او پنهان میکند، شماره اتاق باریش را میپرسد و به طبقه بالا می رود. او در سالن باریش را میبیند که نسلیهان را بغل...
فیلیز با عصبانیت داخل آمده و هنگام ترخیص چیچک، فردا را همراه خودش به خانه می آورد. چیچک و جمیل بابت این کار او تعجب میکنند. چیچک که انتظار داشت فیلیز با باریش به...
فیلیز با ناراحتی به خانه برمیگردد. کمی بعد، بچه ها همگی به خانه آمده و در حال دعوا و کتک کاری با فکری و ارسین هستند. فیلیز وقتی متوجه می شود که فکری تمام...
در بیمارستان، ارتباط چیچک و جمیل با فردا خوب شده و با یکدیگر در مورد مراسم عروسی چیچک حرف می زنند و مدل لباس انتخاب میکنند. کمی بعد، فیلیز به بیمارستان آمده و از...
زهنی وقتی متوجه می شود که فکری و بچه ها از خانه رفته اند، عصبی شده و عصمو را به نجیبه خانم می سپارد و خودش سریع بیرون می آید تا آنها را پیدا...
باریش و فیلیز در ماشین در حال برگشتن از مهمانی هستند که جمیل باا باریش تماس گرفته و خبر تصادف چیچک را به او میدهد باریش از او میخواهد که فوری او را با...
فکری طبق قرار با فیلیز برای گرفتن بلیت به پارک می رود فیلیز و بقیه، با پلیس هماهنگ کرده و هنگامی که فکری می رسد، ماشین های پلیس آمده و فکری و ارسین را...
در رستوران، دنیز پیش فیلیز و چیچک آمده است او وقتی میفهمد که فیلیز به یک مهمانی رسمی دعوت شده است، با اصرار او را قانع میکند که یک لباس مناسب مجلسی رسمی بخردفیلیز...