خلاصه داستان سریال دستم را رها نکن قسمت ۱۳۳ + زیرنویس و دوبله

مسعود به شرکت پیش عظمی می رود تا دوباره در مورد پروژه خودشان با او صحبت کند، اما عظمی که فکرش به خاطر سومرو به هم ریخته است، باز هم حوصله حرف زدن با مسعود را ندارد. مسعود از دست عظمی عصبانی شده و به او یادآوری میکند که بخاطر این پروژه هزینه طراحی زیاده داده است و عظمی باید سر قولش باشد، وگرنه نقشه ای که برای سومرو داشته را به او خواهد گرفت و چهره واقعی او را نیز به فریده خانم نشان خواهد داد. عظمی با عصبانیت او را بیرون میکند. سپس، خودش به اتاق فریده خانم رفته و برگه استعفایش را تحویل میدهد. فریده خانم بخاطر تلاشی که از عظمی دیده و همچنین با پس گرفتن سهام، او را دیگر مقصر نمی‌داند و از دست رفتن رستوران حاصل طمع شخصی سومرو می داند. او استعفای عظمی را قبول نمیکند.
سومرو با غرور و تکبر به رستوران می رود و همه جا سرک می کشد. او کارکنان را صدا زده و شروع به امر و نهی میکند.او به همه می‌گوید که از این به بعد رییس رستوران است و سراب خانم دیگر نخواهد آمد. اوستا فرهاد و مینه با او بحث میکنند و تصمیم میگیرند از رستوران بروند. آزرا به رستوران می آید و با عصبانیت با سومرو به خاطر رفتارش بحث میکند. همان لحظه سراب و مادرش به رستوران می آیند. سومرو از دیدن آنها متعجب شده و توی ذوقش می خورد. همگی کارکنان دوباره سر کارشان برمیگردند.
جانسو و برهان در کافه نشسته اند. کمی بعد مسعود به آنجا آمده و از آنجایی که از عظمی دلش پر است، پیش جانسو شروع به بدگویی از عظمی میکند و به او هشدار میدهد که مواظب باشد. جانسو ناراحت شده و چیزی نمی‌گوید.
ملیس به شرکت رفته و منتظر است تا علت رفتنش را بفهمد. جنک از او میخواهد که کمی صبر داشته باشد. آزرا با جنک تماس گرفته و خبر آمدن مادرش به رستوران را میدهد. جنک از شنیدن این خبر خوشحال می شود.
در رستوران، سومرو و سراب و زرین خانم نشسته اند. آنها بر سر شراکت رستوران و کارهایشان صحبت میکنند. سراب که تمایلی به کار کردن با سومرو ندارد، تمامی راهشان را به غیر از شرکت در کاغذ جدا میداند. بحث آنها به نیش و کنایه می‌گذرد.
در شرکت، بعد از انتظار ملیس، منشی خبر میدهد که قدیر نیز آمده است. ملیس شوکه و هول می شود. جنک خبر میدهد که جلسه هیئت مدیره است و ملیس و قدیر نیز باید حضور داشته باشند. ملیس علت این رفتارهای جنک را نمی‌فهمد. در جلسه، بعد از هشدارهای جنک، مبنی بر عدم پنهان‌کاری دوباره از جنک، خبر میدهد که ملیس نیز از این به بعد باید به صورت نیمه وقت در شرکت کار کند، همچنین وکلای سابق شرکت را بخاطر عدم اعتماد اخراج کرده و قدیر را به عنوان وکیل شرکت استخدام می‌کند. قدیر نیز از شنیدن این خبر غافلگیر میشود. جنک از قدیر میخواهد که به همراه ملیس کار کنند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *