خلاصه داستان سریال دستم را رها نکن قسمت ۱۳۲ + زیرنویس و دوبله

در خانه، سومرو از اینکه از عظمی خبری نیست حرصش گرفته است. همان موقع عظمی با عصبانیت دم خانه می آید و با سومرو، سر خواسته اش از فریده خانم و گرفتن نصف رستوران و همچنین گرفتن حق امضا دعوا میکند. سومرو طلبکارانه این خواسته را حق خودش می داند. عظمی که چنین چیزی از سومرو می‌بیند، او را مسبب عدم پیشرفت و مشکلات آتی خود دانسته و به او میگوید که:« همه چی بینمون دیگه تموم شد». سومرو شوکه می شود. عظمی بی هیچ حرفی از خانه می رود. جانسو که حرفهای او را شنیده بود متاثر شده و پایین می آید و ناراحتی سومرو را می بیند.
آزرا و ملیس در آشپزخانه مشغول غذا درست کردن برای مرت هستند. گوشی جنک که در آشپز خانه است زنگ می خورد. آزرا به پیشنهاد ملیس آن را جواب میدهد. دفنه که پشت خط است، خودش را معرفی میکند. او وقتی صدای آزرا را می شنود فکر میکند اشتباه گرفته است و قطع میکند.
ملیس به آزرا میگوید که متوجه شده علت جدایی قدیر از او بخاطر داشتن بیماری سخت و لاعلاج است. او در مورد تعقیب قدیر تا بیمارستان به آزرا میگوید. آزرا از شنیدن این خبر شوکه و ناراحت می شود. ملیس میگوید که قصد دارد فردا پیش قدیر برود تا با او صحبت کند. همان لحظه جنک به آشپز خانه می آید و از ملیس میخواهد که فردا همراه او به شرکت برود. ملیس ناچار است قبول کند. آزرا در مورد تماس شخصی به نام دفنه که اشتباه بوده به جنک می گوید. جنک به اتاق رفته و با دفنه تماس میگیرد. دفعه بابت معاینه به او یادآوری میکند.
کمی بعد، آزرا به اتاق جنک می رود. او برای اولین بار اتاق جنک را می بیند. آنها در مورد اتفاقات اخیر با یکدیگر صحبت کرده و سپس به یکدیگر دلگرمی و آرامش می‌دهند. جنک آزرا را به خانه می رساند.
زرین خانم ‌به اتاق مهمان که قبلاً اتاق آزرا بوده می رود. او عکس آزرا و مرت را کنار تخت میبیند، و از اینکه آزرا هنوز نیامده همه جا اثری از او هست حرصش میگیرد.
فریده خانم به اتاق سراب می رود. سراب همچنان در حال گریه کردن است. او از فریده خانم به خاطر رفتارش معذرت خواهی میکند. فریده خانم به او دلداری میدهد، و در مورد تمام سالهایی که با یکدیگر برای خانواده تلاش کردند با او صحبت میکند.
صبح، جنک با قدیر تماس میگیرد و بعد از احوالپرسی، از او میخواهد که بعد از کارش به شرکت برود.قدیر کنجکاو علت می شود، اما جنک چیزی به او نمی‌گوید. بعد از قطع تماس جنک با خودش می‌گوید :«زندگی پر از سوپرایز هست آقا قدیر.»
در خانه، فریده خانم و زرین خانم سر میز صبحانه نشسته اند. بچه ها هرکدام بهانه ای آورده و سر میز نمی‌نشینند و بدون صبحانه می روند. سراب نیز سر میز می آید. زرین خانم با حرفهایش غیر مستقیم فریده خانم را حرص می دهد .فریده خانم به او جوابی نداده و بی توجه به او از سر میز بلند شده و دنبال کارهایش می رود. بعد از رفتن فریده خانم، سراب بخاطر رفتار مادرش با او بحث میکند. زرین خانم نیز سر اینکه سراب نباید رستوران را با سومرو تنها بگذارد و عقب بکشد با او بحث میکند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *