خلاصه داستان سریال دستم را رها نکن قسمت ۱۳۷ + زیرنویس و دوبله

عمران به خانه فریده خانم می آید.او به طبقه بالا آمده و گردنبند را به زرین خانم نشان میدهد و میگوید اینو یادتونه؟
زرین خانم فوری بلند شده و عمران را با خودش به گوشی ای می برد. عمران با عصبانیت به روی او می آورد که گردنبند تقلبی بوده است و پولش را میخواهد. او میگوید که بخاطر بی پولی صاحبخانه او را از خانه بیرون کرده است و هیچ پولی نیز ندارد. زرین خانم میگوید که خودش نیز پولی ندارد. عمران که متوجه وضعیت او می شود، به او میگوید که همه چیز را به دخترش خواهد گفت. زرین هول می شود و سعی میکند او را قانع کند.
همان لحظه سراب پیش آنها می آید. عمران سریع شروع به تعریف از زرین خانم میکند و بعد با سراب خداحافظی میکند
او هنگام رفتن به زرین خانم میگوید که تا صبح مهلت دارد پول را به او بدهد وگرنه همه چیز را به سراب خواهد گفت . بعد از رفتن او، زرین خانم داستانی دروغین ساخته و به فریده خانم و سراب میگوید که یکی از دوستانش گردنبند یادگاری همسرش را دزدیده و عمران که خدمتکار او بوده، ماجرا را فهمیده و بخاطر اینکه تا اینجا آمده تا گردنبند را به او بدهد، از کار بیکار شده و خانه ای نیز ندارد. فریده خانم متاثر می شود و میگوید که در اولین فرصت برای او کاری مناسب و جایی برای ماندن پیدا خواهد کرد. زرین در دلش خوشحال می شود.
در دیسکو، خواننده بعد از خواندن چنین آهنگ از جنک که دوست قدیمی اوست به اصرار دعوت میکند تا برای زدن تنبک و همراهی او به صحنه برود. جنک روی صحنه رفته و همگی شروع به رقص و خوشحالی میکنند. کمی بعد دوست پسر سابق دفنه که به آنجا آمده نزدیک او شده و مزاحمش می شود. دفنه از او میخواهد برود. قدیر که بحث آنها را میبیند دخالت کرده و با آن پسر دعوایش می شود. جنک از بالای سن متوجه قضیه شده ‌و سریع پایین می آید. سالن به هم می‌ریزد و دعوای شدیدی صورت می‌گیرد. ضربه سری به جنک برخورد کرده و او ناگهان سرگیجه گرفته و زمین میخورد. دفنه به شدت نگران جنک می شود. جنک ادعا میکند که حالش خوب است اما دفنه اصرار دارد تا به بیمارستان بروند. او مجبور می شود ماجرای بیماری جنک را مطرح کند. آزرا از دست جنک عصبانی و همچنین نگران می شود. همگی به سمت بیمارستان رفته تا از سر جنک عکسبرداری کنند. آزرا از اینکه قدیر ماجرا را به او نگفته ناراحت است و از او گله میکند، اما قدیر توضیح میدهد که قصد گفتن داشته، اما شرایط باعث شد که این اتفاق نیفتد. او تمام ماجرا را برای آزرا تعریف میکند. دفنه کمی بعد بیرون آمده و خبر میدهد که مشکلی برای جنک وجود ندارد. همگی خوشحال می شوند. آزرا از جنک قول میگیرد که دیگر چیزی از او پنهان نکند. همگی به خانه می روند.‌
در خانه فریده خانم قبل از خواب زرین خانم پیش سراب آمده و به او می‌گوید حالا که نصف رستوران به نام فریده خانم است سعی کند از نام او استفاده کرده و تا جایی که می‌تواند رستوران را پیشرفت دهد تا جایی برای سومرو نماند. سراب قبول میکند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *