خلاصه داستان سریال دستم را رها نکن قسمت ۱۷۵ + زیرنویس و دوبله

جنک و آزرا برای تعیین وقت عقد به محضر می روند آنها منتظر هستند تا کارهای اداری شان طی شود جنک، یاد حرفهای سومرو در مورد رابطه آزرا و فریده خانم می افتد او در مورد نحوه آشنایی آزرا و فریده خانم از او سوال میکند آزرا از این سوال ناگهانی متعجب می شود همان لحظه، جنک و آزرا را برای تعیین روز عقد صدا می زنندانها بلند شده و داخل سالن می روند پیامی از طرف سراب برای جنک می آید که داخل آن عکس وصیت نامه فریده خانم است و سراب از جنک میخواهد که بیشتر فکر کند و تصمیم درستی در مورد انتخابش بگیرد جنک که سر در گم می شود،به بهانه ناقص بودن مدارک،با آزرا از محضر بیرون می آید
جانسو فایل صوتی را در کافه برای برهان پخش می کند برهان با شنیدن آن فایل دیگر چیزی برای گفتن ندارد او خودش را به شدت نادم نشان میدهد و میخواهد به جانسو توضیح بدهد که او قاتل نیست و قصد کشتن کمال را نداشته است جانسو بی توجه به حرفهای او با عصبانیت به قاتل بودن او اشاره میکند و از بدی هایی که او در حق زندگی آزرا و مرت کرده است میگوید برهان به ناچار تسلیم شده و قبول میکند که همراه جانسو به اداره پلیس برود مسعود و هولیا به کافه آمده و قیافه درهم جانسو و برهان را می بینند آنها با جانسو سلام می‌کنند، اما جانسو حتی به آنها نگاه نیز نکرده و بیرون می رود هولیا و مسعود از رفتار او متعجب می شوند جانسو و برهان سوار ماشین می شوند، اما برهان جانسو را دم خانه خودش می برد او از جانسو میخواهد که برای آخرین بار به حرفهای او گوش کند و سپس هر تصمیمی که میخواهد بگیرد جانسو که همچنان بهت زده و عصبی است، به ناچار به همراه او داخل می رود
عظمی، از یکی از وکلای شرکت می خواهد که در مورد زندگی فاروک تحقیق کند و اطلاعاتش را به او بدهد
جنک، بدون هیچ حرفی آزرا را به سمت خانه ای که آزرا اوایل در آنجا زندگی میکرد می برد آزرا از یادآوری اولین جایی که با جنک آشنا شد خوشحال می شود آنها داخل حیاط رفته و سر میز می نشینند و کیم یاد گذشته می کنند جنک که فکرش مشغولاست دیگر طاقت نیاوردهو دوباره از آزرا میخواهد که در مورد نحوه آشنایی اش با فریده خانم به او بگوید
وکیل زرین خانم با او تماس گرفته و خبر میدهد شخصی که خانه او را خریده وکیل فریده چلن بوده است زرین خانم از شنیدن این خبر شوکه شده و از دست سراب بخاطر اینکه این قضیه را از او پنهان کرده بود شاکی می شود‌ سراب به او توضیح میدهد که خودش نیز تازه متوجه شده است، اما با این حال زرین خانم که این حرفها را درک نمیکند با سراب بحث میکند سراب از این همه سنگدلی و بد ذاتی مادرش به ستوه آمده است
برهان در خانه سعی دارد جانسو را آرام کند او از زندگی جدیدی که قرار است با یکدیگر شروع کنند صحبت میکند تا جانسو را قانع کند جانسو علاوه بز قتل کمال، به قتل چیتن و فاروک نیز اشاره کرده و در مورد مردن افراد بی‌گناهیه دست پدرش با خشم و ناله حرف می زند برهان، پیگیری های آزرا را مسبب کردن بقیه میداند و این حرفهای او، جانسو را بیشتر به هم می ریزد

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *