خلاصه داستان سریال دستم را رها نکن قسمت ۷۸ + زیرنویس و دوبله

آزرا کمی بعد، به خانه سومرو می رود تا مرت را ببیند اما سومرو اجازه نمی‌دهد. مرت که صدای آزرا را می شنود ، پایین می آید. اما سومرو او را به اتاقش میفرستد. مرت نقاشی از آزرا کشیده و آن را روی زمین می اندازد. آزرا به سومرو میگوید «مرت من را دوست دارد و تو نمی‌توانی ما را از هم جدا کنی». سومرو نقاشی را در دستانش پاره میکند تا آزرا را حرص بدهد.
هولیا و مسعود بعد از دادگاه به کافه رفته و مشغول صحبت هستند. هولیا از مسعود انتظار نداشته که او به نفع سومرو صحبت کند. اما مسعود نیز از آزرا دل پری دارد زیرا بخاطر پرونده کمال، او را تا حد قاتل تصور کرد. هولیا به این فکر میکند که چه کسی آگاهانه قصد داشته قتل کمال و چیتن را به گردن مسعود بیاندازد. او و مسعود هر دو به یک نفر شک دارند.
فریده خانم به رستوران می رود تا آزرا را ببیند. او به آزرا دلگرمی می دهد و به او قول میدهد که پی این قضیه را گرفته و تا زمانی که مرت را از سومرو نگیرد بیخیال نمی شود. آزرا از اینکه از وکیل شنیده این پروسه ممکن است چند سال طول بکشد، پریشان است.
سراب به خانه سومرو می رود و بخاطر اینکه او طی قرارشان، مرت را به آزرا نداد گله میکند. سومرو به او میگوید که هدف بزرگتری داشته و با دادن مرت به آزرا، فقط باعث رفتن آزرا از آن خانه می شد، اما حالا برای او شرط گذاشته که باید از جنک نیز جدا شود. او با منت به سراب میفهماند که بخاطر او اینکار را کرده است.
جانسو به تعمیرگاه قدیر می رود و با عصبانیت بخاطر اینکه او در دادگاه از آزرا دفاع می‌کرده، میتوپد. همچنین به او هشدار میدهد که باید از ملیس جدا شود وگرنه همه چیز را به همه خواهد گفت. قدیر چنین چیزی را قبول نمیکند و در نهایت عصبانی شده و فریاد می زند «من عاشق ملیس شده ام». جانسو شوکه می شود.
جانسو بعد از آنجا، به اصرار برهان با او سر قرار می رود. او همچنان خیلی سرد با برهان برخورد میکند. برهان برای رفع شبهه های جانسو، از او میخواهد که هر سوالی دارد از او بپرسد. جانسو دوباره برهان را بخاطر تمام سالهای که از او سراغی نگرفته شماتت میکند‌‌. برهان میگوید که حاضر است برای اثبات دوست داشتن خودش به سومرو هرکاری بخاطر او بکند.
شب وقتی جانسو به خانه می رود، عظمی نیز به دعوت سومرو به خانه آنها آمده تا به بهانه ای با جانسو صحبت کنند و او کمی آرام شود. جانسو و سومرو با یکدیگر بحث میکنند و جانسو از سومرو میخواهد که رو در رو با برهان هر سه صحبت کنند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *