خلاصه داستان سریال دستم را رها نکن قسمت ۷۵ + زیرنویس و دوبله

سراب و سومرو و هولیا در کافه نشسته اند و در مورد اتفاقات اخیر صحبت میکنند. سومرو قصد دارد با برنده شدن در پرونده سرپرستی مرت، از آزرا انتقام اذیت های جانسو را بگیرد، وگرنه خود مرت برای او اهمیتی ندارد.
وکیل پرونده پدر آزرا، با او تماس گرفته و میگوید که مسعود آزاد شده است. ذهن آزرا درگیر می شود. وقتی آزرا و جنک به شرکت می رسند، مسعود به آنجا آمده و قصد حرف زدن با آزرا را دارد، ‌ولی او نمیخواهد با مسعود همکلام شود. مسعود طلبکار شده و از آزرا انتظار معذرت خواهی بخاطر تهمت قتل و دردسرهای ایجاد شده را دارد.
ملیس با قدیر تماس میگیرد و قدیر از او میخواهد تا به محل کارش بیاید. او آدرس تعمیرگاه را میدهد. وقتی ملیس به آدرس می رسد، متعجب شده و ماجرا را درک نمیکند. او با دیدن قدیر در لباس روغنی و در حال تعمیر ماشین، فکر میکند که قدیر نیز به او دروغ گفته و با عصبانیت شروع به داد و بیداد می‌کند. قدیر او را آرام کرده و میگوید که همزمان هم وکیل و هم تعمیرکار است. ملیس آرام شده و حقیقت را می‌پذیرد. قدیر برای اینکه ملیس وکالت او را نیز ببیند، از او میخواهد برای اولین دادگاه بعدی که دارد، او نیز حضور داشته باشد. ملیس قبول میکند.
آردا و جیدا پیش فریده خانم می روند. فریده خانم نتوانسته است مادر جیدا را از فرستادن جیدا به آلمان منصرف کند. اما او تمام سعی اش را خواهد کرد. او جیدا را دلداری میدهد. جیدا از اینکه فریده خانم به او اهمیتی میدهد دلگرم است.
سومرو به بیمارستان می رود تا فاطمه را ببیند. پرستار از او اسمش را میپرسد. زیرا فاطمه تحت نظارت پلیس است و باید ملاقاتی هایش ثبت شود. سومرو هول شده و به دروغ میگوید که مریم ، دختر خاله فاطمه است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *