خلاصه داستان سریال دستم را رها نکن قسمت ۵۲ + زیرنویس و دوبله

جنک برای تحویل گرفتن ماشینش به تعمیرگاه قدیر می رود. قدیر که عکس ملیس را روی میز گذاشته است، سریع آن را پنهان می کند. جنک ماشین را تحویل گرفته و می رود.
آزرا برای دیدن خاله حسنیه به خانه او می رود. او علی را در آنجا می بیند. علی می گوید که مرت را دیده و با او بازی کرده است. آزرا به امید اینکه شاید علی بتواند حرف های بیشتری از مرت بگوید، تصمیم می‌گیرد او را با خود به خانه پیش مرت ببرد.
دم در کافه ی سومرو، برهان و فاطمه در ماشین نشسته اند. برهان, عظمی را می بیند که داخل کافه می شود. او در مورد عظمی از فاطمه سوال می کند و فاطمه می گوید او را فقط در پرورشگاه روزی که دنبال مرت آمده بودند دیده است. کمی بعد، برهان داخل کافه می رود. سومرو مقابل عظمی دستپاچه شده و برهان را دوست خودش معرفی می کند.عظمی می رود و سومرو با برهان صحبت می کند. برهان در مورد عظمی سومرو را سوال پیج می کند و سومرو کلافه می شود.در این فاصله، سومرو نیز یواشکی آمده و از دور مرت را تماشا می‌کند.
ملیس سر قرار با قدیر می رود. آن دو با یکدیگر حرف می زنند و آشنا می شوند. ملیس ساده لوحانه تمامی اطلاعات زندگی شخصی خودش را به قدیر می گوید. قدیر برای فردا نیز با او قرار می گذارد تا ملیس را به جایی برده و سورپرایزش کند. ملیس استقبال می کند.
جنک دنبال آزرا و علی به خانه حسنیه می رود تا آزرا را به پیک نیک ببرد. آردا نیز با هماهنگی جنک، به کافه رفته و مرت را از سومرو می گیرد و زودتر از آنها، به همراه سرآشپز که این برنامه را چیده بود، به بیرون شهر می روند.
وقتی جنک آزرا را پیش آنها می برد، او از این سوپرایز خوشحال می شود. مرت با دیدن علی شروع به بازی با او می کندو آزرا متوجه می شود که علی اشتباه نکرده و آنها از قبل با یکدیگر آشنا بوده اند.او سعی دارد به مرت نزدیک شود و دوباره دل او را به دست بیاورد. دیگران نیز برای این اتفاق کمک می کنند.
سومرو در خانه نشسته است که زنگ در را می زنند. وقتی در را باز میکند، برهان و فاطمه را با هم دم در می بیند.