خلاصه داستان سریال زمستان سخت (زمهریر) قسمت 8

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال زمستان سخت (زمهریر) قسمت 8 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

 

وکیل به فیروزه میگوید که باید اظهارات دادستانی را بررسی کند، زیرا حتما شهادت آیاز داخل آنها خواهد بود. فیروزه با شوک و نگرانی به وکیل نگاه میکند.

آیاز با عصبانیت پیش ارتان می رود و بخاطر دروغ گفتن به او برای گرفتن شهادت و زندانی کردن یک کارگر بیگناه، با او دعوا میکند. ارتان با خونسردی، ماجرای قتل پدر آیاز را به او یادآوری میکند و به او میفهماند که او نمی‌تواند کاری بکند، زیرا پای مادر خودش وسط است. آیاز با عصبانیت بیرون می آید.

آیاز فهمی، وکیل خود می خواهد که در مورد فیروزه و زندگی اش تحقیق کند.

فیروزه با شعله تماس گرفته و ماجرا را میگوید. او میگوید که به شرکت ارتان می رود و حقیقت را میگوید و قصد دعوا دارد. شعله خودش را دم شرکت می رساند تا جلوی فیروزه را بگیرد. او میگوید که فیروزه برای رسیدن به هدفش باید در شرکت بماند.

فیروزه کمی آرام شده و دنبال راه حلی برای استخدام دوباره در شرکت است.

فهمی دم خانه آدرس فیروزه می رود. آدرس، خانه دوست پسر شعله است و او که خودش کارهای جعل مدارک فیروزه را انجام داده، تایید میکند که فیروزه به تنهایی در آن محله زندگی میکند و از کودکی یتیم است.

در خانه، عالیه، مادر فیروزه در حال پاک کردن زخم های فاروق است. فاروق با ابراز پشیمانی سعی دارد دل عالیه را به دست بیاورد اما فایده ای ندارد.
کمی بعد، یاسین، صاحبخانه آنها به خانه آمده و دوباره طلب اجاره ها را میکند. فاروق میگوید که پولها را از او دزدیده اند.

یاسین میگوید که آنها باید سریع ختنه را تخلیه کنند. عالیه متوجه می شود که سودا پولهای او را دزدیده و سر او کلاه گذاشته است.

فیروزه برای اینکه خودش را نسبت به کار مشتاق نشان دهد، سر زمین ساختمان می رود و نقشه برداری میکند.

در خانه، براق به مادرش خبر میدهد که برای شام خانواده آیاز را دعوت کرده است. او میگوید که آیاز هنوز خبر ندارد و به او خبر خواهد داد.

خانواده آیاز به خانه ارتان می رسند. مادر ارتان مدام نگاه تحقیر آمیز به وضعیت خانواده آیاز دارد و با حرفهایش کنایه می زند. براق با محبت به مادر آیاز، سعی دارد خودش را به او نزدیک کند و رفتارهای مادرش را جبران کند.

صفیه، مادر آیاز با او تماس گرفته و خبر میدهد که منتظر او هستند. آیاز که از مهمانی خبر نداشته، متعجب شده و به سمت خانه ارتان می رود.
ارتان نیز از شرکت حرکت کرده و به خانه می رود.

همگی سر میز شام نشسته و آیاز از اینکه طبق خواسته ارتان این مراسم شام تدارک دیده شده و او خبری نداشته است، عصبی است.

کمی بعد، خدمتکار خانه خبر میدهد که فیروزه برای دیدن ارتان دم خانه آمده است. آیاز از این قضیه متعجب می شود.

ارتان دم در رفته و فیروزه بی مقدمه نقشه ها را به او میدهد. ارتان به او میگوید که او خودش استعفا داده و دیگر برای آنها کار نمیکند.

فیروزه میگوید که به کارش احتیاج دارد، و اعتراف میکند که دستگاه ضبط صدا را او دزدیده بوده زیرا کنجکاو زندگی ارتان بوده است و میخواسته او را بشناسد. ارتان با شنیدن این حرف جا میخورد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زمستان سخت قسمت 8 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زمستان سخت قسمت 9  مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *