خلاصه داستان سریال ترکی زن قسمت 134

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی زن (کادین) قسمت 134 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال زن قسمت 134

پیرل به اتاق بهار می رسد. جیدا با دیدن او می پرسد که این وقت شب آنجا چه می کند و کیست؟

پیرل می گوید :«من زن سارپ چشمه لی هستم. » جیدا تعجب می کند و نگاهی به او و نگاهی به دوقلوهایش می اندازد و می گوید: «شوهرشو گرفتی، بابای بچه هاشو گرفتی حالا اومدی جونشو بگیری؟ »

پیرل می گوید: «من با بهار کاری ندارم. من شیرینو میخوام. میخوام از به دنیا اومدنش پیشمونش کنم. » جیدا که منتظر همچین فرصتی بوده فورا آدرس شیرین را به او می دهد!

سوات با دیدن مونیر و سارپ، به سارپ حمله می کند و می گوید که همه چیز تقصیر اوست که الان دختر و نوه هایش نیست شده اند. مونیر از او می خواهد آرام باشد. سارپ به سوات می گوید: «پیرل همه چیزو واسم تعریف کرده. این تو بودی که پیرل رو مجبور کردی با مرت نامزد کنه و اگه من اون شب اونجا نبودم دخترت میمرد! »

کمی که می گذرد سوات به مونیر می گوید که فورا به عظمی زنگ بزند و حال دختر و نوه هایش را بپرسد. مونیر می گوید که این کار اشتباهی است چون آن وقت می فهمند که سارپ پیش آنهاست.

سوات با عصبانیت از او می خواهد که هرکاری می گوید را انجام بدهد.

مونیر به عظمی زنگ می زند و بدون مقدمه ای می گوید: «تو چقدر آدم بی وجدانی شدی که پیرل خانم و بچه ها رو گرفتی؟ » عظمی از حرف او تعجب می کند و می گوید: «اونا پیش ما نیستن. چرا از ما میپرسی؟ نکنه بابای بچه ها سارپه؟! »

مونیر بدون گفتن حرفی گوشی را قطع می کند و اینکه پیرل پیش انها نیست را به سارپ و سوات می گوید.

بهار از خواب بیدار می شود و به عارف پیام می دهد که بیدار است یا نه؟

عارف با دیدن پیام بهار لبخندی می زند و جواب می دهد. بهار وقتی می بیند جیدا خواب است، به عارف زنگ می زند و با هم حسابی حرف می زنند.

جیدا از خواب بیدار می شود و حرف های آنها را می شنود و خنده اش می گیرد.

بعد هم ملحفه را از روی بهار کنار می زند و گوشی را هم قطع می کند و بهار را خجالت زده و معذب می کند. آن دو تا صبح در این مورد شوخی می کنند و با صدای بلند می خندند.

نیسان خوابش نمی برد و پیش ییلز می رود و می گوید: «بابام به خاطر اینکه بچه های دیگه ای داره مارو تنها گذاشته و دیگه سراغمون نمیاد؟ » ییلز از این سوال او ناراحت می شود و می گوید که صبر کند تا وقتی پدرش امد این سوال ها را از او می پرسند و خیالش را راحت می کند.

مونیر رو به سوات و سارپ می گوید که عظمی و افرادش فهمیده اند که سارپ پدر بچه های پیرل است. سوات نگران می شود و به سارپ می گوید که فورا به هتل برود و تا او نگفته بیرون نیاید. سارپ دلش نمی خواهد تا پیرل را ندیده از جایش تکان بخورد اما به اصرار مونیر سوات به هتلی می رود.

شیرین وقتی از مادرش می خواهد برایش سیب بیاورد خدیجه که از او دل خوشی ندارد قبول نمی کند و با هم کمی بحث می کنند. انور دلیل بحث کردن آنها را می پرسد و شیرین که می داند مادرش نمی تواند قضیه پول گرفتن او از دوست پسرش را به انور به خاطر قلب ضعیفش بگوید، گستاخانه رو به خدیجه می گوید: «خب بگو دیگه چرا اینجوری رفتار میکنی؟ »

خدیجه سکوت می کند و با سرزنش به دخترش خیره می شود.

از طرفی پیرل خانه خدیجه را پیدا می کند و به خدمتکارش می گوید تا به خانه برگردد و خودش همراه دوقلوهایش زنگ در خانه را می زند.

انور در را باز می کند و از دیدن زنی با بچه هایش ان وقت شب متعجب می شود. پیرل می گوید که دنبال شیرین آمده و زن سارپ است. انور متعجب می شود و او را به خانه راه می دهد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زن  قسمت 134 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زن (کادین) قسمت 135 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم