خلاصه داستان سریال زمستان سخت (زمهریر) قسمت 14

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال زمستان سخت (زمهریر) قسمت 14 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال زمستان سخت قسمت 14

براق به دنبال صفیه که برای دیالیز به بیمارستان رفته است می رود و سپس پیشنهاد میدهد که خانه جدیدشان را با هم ببینند. آنها به سمت شرکت می روند‌.
در شرکت، ارتان جلسه ای ترتیب داده تا توضیحات فیروزه در مورد نقشه جدید را بشنوند. آیاز از دیدن صمیمیت ارتان با فیروزه عصبی می شود.

بعد از جلسه، براق و صفیه به شرکت می رسند. منشی به اتاق آمده تا به فیروزه خبر بدهد که همراه ارتان برای جلسه با افراد خانواده بازمانده ها برود.

فیروزه در اتاق نیست و آیاز میگوید که خودش به فیروزه خواهد گفت. او سعی دارد به بهانه کار واجب، ارتان را منصرف کند، اما منشی میگوید که ارتان گفته است فیروزه حتما باید همراه او برود.

براق به ایدز میگوید که میخواهد برای دیدن خانه جدیدشان بروند تا صفیه نیز خانه را ببیند. آیاز برای اینکه فیروزه همراه ارتان نرود، به بهانه طراحی خانه از او نیز میخواهد که همراهشان برود. براق نیز استقبال میکند.

در زندان، یکی از زندانبانان که با ارتان هماهنگ است، به عمد مدام با یاشار بدرفتاری میکند و او را اذیت میکند. یاشار که نگران وضعیت خانه است، قصد دارد با خانه تماس بگیرد تا خبری بگیرد، اما زندانبان به او اجازه خروج از سلول را نمی‌دهد.

در خانه جدید آیاز و براق، او با ذوق همه جا را به صفیه نشان میدهد و از فیروزه برای طراحی نظر میخواهد.

فیروزه ناراحت و عصبی است و صفیه متوجه این قضیه شده و برای او و آیاز ناراحت می شود.

ارتان وقتی می فهمد که فیروزه همراه آیاز رفته است، عصبی شده و با او تماس میگیرد و از او میخواهد سریع دم در برود زیرا دنبال او آمده است.

فیروزه از خانه بیرون می آید. آیاز به او پیام میدهد تا او را منصرف کند، اما فیروزه پیام را نمیخواند.

فیروزه وقتی متوجه می شود که به کجا می روند، شوکه و مضطرب می شود. وقتی که آنها به مقصد می رسند، فیروزه تمام سعی خودش را میکند که اشنایان او را نبینند. سپس به بهانه ناراحت شدن از وضعیت زندگی آنها بخاطر مردن عزیزانشان، زودتر از خانه بیرون می آید.

وقتی ارتان برمیگردد، طبق معمول با لحن دستوری به فیروزه میگوید که باید همراه او به رستوران برود.

در رستوران، وکیل با فیروزه تماس گرفته و به او میگوید که متوجه شده است که مادر آیاز برای ناپدید شدن همسرش به بازجویی آمده بود.

زیرا او دو سال پیش به استانبول آمده و از آن زمان ناپدید شده است.

فیروزه با شنیدن تاریخ آن روز، شوکه شده و می‌گوید همان روز آیاز نیز از زندگی او رفته است.

او از وکیل میخواهد که در مورد وضعیت حیات پدر آیاز تحقیق بکند. همان لحظه، براق و آیاز نیز به همان رستوران می آیند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زمستان سخت قسمت 14 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زمستان سخت قسمت 15  مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *