خلاصه داستان سریال عشق تجملاتی قسمت ۹۷ + زیرنویس فارسی

صبح وقتی عایشه به شرکت می رود، متوجه می شود که همه از او فراری هستند و گویا از رو به رو شدن با او می‌ترسند. عایشه متعجب شده و علت رفتارهای کارکنان را درک نمیکند. جیدا به اتاق کرم می رود و با او گرم میگیرد‌. عایشه وقتی این صحنه را میبیند، سریع پیش غنچه می رود و او را وادار می‌کند که ماجرا را برایش تعریف کند. غنچه میگوید که صبح کرم و جیدا با یکدیگر به شرکت آمده و سپس فیضا از حرفهای جیدا پای تلفن، متوجه شده که او و کرم با یکدیگر دوست شده اند و کرم شب گذشته را پیش جیدا بوده است.

 

عایشه جا میخورد اما خودش را نمی‌بازد. او از غنچه میخواهد که از طریق ولکان ، بفهمد که آیا شب گذشته بین کرم و جیدا اتفاقی افتاده است یا نه. غنچه پیش ولکان رفته و ماجرا را میگوید.ولکان که میداند نمی‌تواند زیر زبان کرم را بکشد، از مته میخواهد که شب به خانه او برود تا از کرم حرف بکشند.

در شرکت جلسه ای برای فروش تولیدی های آتلیه برگزار می شود. عایشه پیشنهاد می‌دهد که تولیدی های آتلیه را نیز مثل محصولات شرکت در سایت اینترنتی به فروش بگذارند، اما کرم مخالفت کرده و محصولات آتلیه را به درد نخور میداند. در جلسه، جیدا مدام به کرم نزدیک می شود تا عایشه را حرص بدهد.

ییلیز پیام های ولکان را در گوشی مته میبیند و سریع به عایشه و غنچه نیز خبر میدهد. آنها با یکدیگر جلسه دخترانه گذاشته و تصمیم میگیرند آنها هم به خانه ولکان رفته و پنهان شوند تا خودشان از زبان کرم واقعیت را بشنوند.

روز والنتاین نزدیک است و نظمیه از رضا انتظار خرید کادو دارد، اما رضا از این کارها خوشش نمی آید و با او بحث میکند. ارکوت نیز که همچنان عاشق فیضا است، از اینکه او را ندارد و روز ولنتاین تنهاست ناراحت است.

عایشه طراحی های جواهرات هولیا را دست صمد میبیند و آنها را برای طراحی جواهر برای آتلیه می‌پسندد. آنها شب در خانه محسن جلسه کاری دارند. عایشه طراحی های هولیا را نشان داده و همه خوششان می آید. هولیا نیز از اینکه طرح هایش مورد استقبال قرار گرفته خوشحال است.

 

طرح ها برای ساخت جواهرات تایید می شوند. جیدا سر میز به عمد به کرم میگوید که شب به خانه او بیاید و کرم برای حرص دادن عایشه قبول میکند. عایشه عصبی شده و بلند می شود. او یک سر به اتاق کرم می رود.عایشه بالش کرم را بغل کرده و بو میکشد. او متوجه می شود سنجاق موهایش که گم کرده بود، زیر بالش کرم است و میفهمد کرم نیز هنوز او را دوست دارد.

 

جیدا به اتاق کرم آمده و از اینکه عایشه به اتاق دوست پسر او رفته است، با او بحث میکند. کرم به اتاق آمده و میخواهد که بحث را تمام کنند و سپس هر دو را از اتاق می برد.

عایشه و غنچه و ییلیز، شب به خانه ولکان می روند. ولکان از دیدن آنها شوکه می شود. آنها می‌گویند که در اتاق پنهان می شوند تا خودشان حرفهای کرم را بشنوند، زیرا به او اعتماد ندارند و ممکن است بخاطر کرم حقیقت را به عایشه نگوید. کمی بعد کرم می آید و دخترها سریع در اتاق پنهان می شوند.

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *