خلاصه داستان سریال لکه قسمت ۱۵ + زیرنویس و دوبله

وقتی جم از بانک بیرون می آید، بیرکان که عمدا دم در بانک منتظر او بوده، طوری تظاهر می‌کند که او را ندیده و به او تنه می زند تا بهانه ای برای صحبت باشد. او همانجا به یاسمین پیشنهاد خوردن قهوه می دهد و یاسمین به اجبار قبول می کند. بیرکان ماجرای بدهی های یاسمین و ضمانت وام شیرین را می فهمد. او به یاسمین پیشنهاد کمک میدهد اما او قبول نمی کند و می رود.
در خانه شیرین، متو آمده و آنها با یکدیگر در حال صحبت هستند. همخانه ای شیرین که متوجه شده آنها شبانه یواشکی برای کار رفته اند، آن دو را در صورت ندادن سهمی به او، تهدید به لو دادن پیش سرپیل خانم می کند.
وکیل جم به او اطلاع می دهد که یاسمین اصلا وکیلی برای پرونده‌ برادرش ندارد و همچنین مبلغی را به خاطر ضمانت یک نفر بدهکار است و تنها دو روز مهلت پرداخت دارد ، در غیر این صورت حقوقش قطع شده و توانایی گرفتن سرپرستی مراد را ندارد. جم از شنیدن این مسائل غافلگیر می شود.
مادر آردا از همکارش که در شرکت آرداست می خواهد امضای برگه ای را از او بگیرد. آردا بی خیال با دوستانش در دفتر نشسته و بگو بخند می کنند. کمی بعد، عمه آردا به شرکتش رفته تا او را نصیحت کند که هنگام بحث با او، در مورد دوست دختر هرزه ی جم می شنود. او پیش بیرکان رفته تا در مورد یاسمین که فهمیده است دوست دختر جم است، تحقیق کند.
شب، جم با یاسمین بیرون می رود‌. او در مورد نداشتن وکیل و بدهی اش به با یاسمین حرف می زند. یاسمین متعجب شده و با عصبانیت و طلبکاری از اینکه جم به او اعتماد نداشته و در موردش تحقیق کرده شاکی شده و با گریه می خواهد برود. جم پشیمان می شود و می گوید که منظوری نداشته و از اینکه یاسمین این مسائل از او پنهان کرده ناراحت است و اعتمادی در این مورد بینشان نبوده، اما یاسمین همچنان موضع طلبکارانه خودش را حفظ کرده و کار جم را اشتباه می داند. او با گریه می رود و جم را تنها می گذارد. جمعذاب وجدان می گیرد و پیش اکبر می رود تا با او درددل کند.
فردا در شرکت آردا، از اینکه می بیند روی مجله عکس جم به عنوان فردی موفق چاپ شده، ناراحت می شود و مصر می شود او را زمین بزند. برای همین تصمیم می گیرد به بهانه شرکت، مهمانی بگیرد. او به شرکت سرپیل زنگ زده و برای شب یاسمین را استخدام می کند. همچنین به عمه اش زنگ می زند و با لحنی خوب و چاپلوسانه اصرار می کند که برای شب حتما به مهمانی بیایند و جم نیز حتما حضور داشته باشد.
جم دوباره با یاسمین قرار گذاشته و بعد از معذرت خواهی و ابراز پیشیمانی خیلی زیاد ، از طرف یاسمین بخشیده می شود. جم از او می خواهد دیگر چیز پنهانی از هم نداشته باشند، اما یاسمین چیزی نمی‌گوید.
بیرکان پیش سرپیل رفته و به زور او را تحت فشار می گذارد تا بدهی بانک یاسمین را پرداخت کند. سرپیل این قضیه را با منت، با یاسمین در میان می‌گذارد . یاسمین خیلی خوشحال می شود. از طرفی جم تصمیم می‌گیرد بدهی را پرداخت کند، اما متوجه می شود که قبل از او توسط شخصی دیگری پرداخت شده است. عمه به اصرار زیاد ،جم را راضی به رفتن به مهمانی می کند.
شب، یاسمین در مهمانی جم را می بیند و خوشحال می شود. جم به او می گوید این مهمانی برای شرکت برادرش است. کمی بعد، آردا به همراه خبرنگارانی که اطاف او هستند از در وارد می شود. جم او را برادرش معرفی می کند.
یاسمین بهت زده می شود و آردا پیروزمندانه به آنها نگاه می کند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *