خلاصه داستان سریال ترکی آموزگار (معلم) قسمت 16

در این مطلب خلاصه قسمت 16 سریال آموزگار را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال آموزگار قسمت 16

خبر این که یکی از معلم ها با گروه سور همکاری میکرده و باعث مرگ رویا و خیلی های دیگر شده در شهر می پیچید. همان موقع گیزم با عجله سراغ عاکف می رود و با هیجان به او می گوید که استاد زینب را بین جمعیت دیده. عاکف می گوید که ممکن نیست زینب الان آنجا باشد اما او هم کنار پنجره میرود تا زینب را ببیند. اما خبری از زینب نیست و هرچقدر گیزم می گوید که مطمئن است او را آنجا دیده عاکف نادیده اش می گیرد.

بعد هم عاکف رو به بچه ها می گوید: «به خاطر این که انتخاب کردین هنوز با من بمونین و کمکم کنین ازتون تشکر میکنم. به خاطر همین واستون یه جایزه در نظر گرفتم. » و جعبه ی لباس های راحتی را مقابلشان می گذارد. بچه ها با خوشحالی و هیجان یکی یکی لباس ها را برمیدارند و با رقص و خنده خودشان را شسته و مرتب کرده و دوباره به کلاس برمی گردند. عاکف همراه انها به تماشای فیلم می نشیند و در آخر هم در حالی از بچه ها می خواهد پشتشان را به دوربین کنند همراه آنها عکسی می گیرد.
عاکف دوباره از بچه ها می خواهد سرجایشان بشینند و حتی گوشی هایشان را هم به انها برمیگرداند و فقط از آنها قول می گیرد تا در فضای مجازی فعالیت نداشته باشند. بعد هم می گوید: «فقط از شما یه چیزی میخوام… این که به حرف های بقیه و حتی من کوکورانه باور نداشته باشین… » و عینکش را برمیدارد. گیزم به این حرکت او توجه می کند.
فرمانده متین از کمیسز ییلماز می خواهد تا روی این که از بین معلم ها چه کسی با گروه سور همکاری داشته تحقیق بکند. از طرفی معلم های مدرسه هم از این که بقیه مردم با عصبانیت به آنها خیره شده اند کمی معذب و ناراحت هستند. استاد هارون، استاد ورزش، مدیر جوشکون را گوشه ای می کشد و می گوید: «تو مدرسه استادهایی وجود دارن که هم دوستشون دارن و هم نه. میدونین که منم تو گذشته چند تا بازجویی بد رو گذروندم. بالاخره طرز درس دادن همه فرق میکنه… ازتون خواهش میکنم اینو برای همه روشن کنید. » مدیر جوشکون از او می خواهد نگران چیزی نباشد.
درست وقتی که استاد تانر با خبرنگارها مصاحبه می کند تا عاکف را مقصر نشان بدهد، عاکف عکسی که همراه بچه ها گرفته را در فضای مجازی منتشر کرده و اعلام می کند که کسی را نکشته است. همه به این نتیجه می رسند که عاکف به نظر فرشته ای در جستجوی حقیقت است…
زینب در میان جمعیت است که بقیه معلم ها متوجه او می شوند. زینب با دیدن آنها و به یاد آوردن چیزای محوی ناگهان بیهوش می شود.
عاکف دوباره به کلاس برمی گردد و عکسی را که از کلاس در فضای مجازی پخش شده را نشان انها می دهد و با عصبانیت می پرسد: «کی اینکارو کرده؟ » مروه با خجالت می گوید که کار او بوده و به خاطر فالوئرهایش که مدام از او سوال میپرسیده اند این کار را کرده.

عاکف با عصبانیت می گوید: «من ازتون خواستم این کارو نکنید چون باید متوجه حساس بودن وضعیتمون میشدین! اما حالا که اینطوره، گوشی هاتون رو دوباره پس میگیرم! » بچه ها به این کار او اعتراض می کنند اما عاکف سر حرفش می ماند.
وقتی ییلماز از کارا می پرسد تا کسانی که توی لیست هستند را لو بدهد، کارا جا می خورد اما اصلا چیزی را لو نمی دهد. کمیسر می فهمد که باز هم حق با عاکف بوده و او بیخود کسی را از بین معلم ها گناهکار نکرده است.
عاکف به بچه ها می گوید که باید معلمی که در مرگ رویا دست داشته را پیدا بکنند اما به تلاش آنها نیازی نیست و این را از پلیس و معلم ها می خواهد تا ساعت هشت شب یکی را به عنوان مجرم معرفی بکنند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال آموزگار قسمت 16 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال آموزگار قسمت 17  مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .