خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 162

همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 162 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.

سریال اسم من ملک قسمت 162

کرم پیش آسلی می رود. آسلی از او علت ناراحتی اش را سوال میکند و کرم برایش تعریف می‌کند که ملک را دستگیر کرده اند. آسلی ناراحت شده و کرم را دلداری میدهد.

آنها در حال راه رفتن هستند که آسلی به مغازه طلا فروشی اشاره میکند و به کرم می‌گوید که داخل بروند. کرم به او یادآوری میکند که آن پولها را فقط به خاطر خانه گرفتن آسلی به دست آورده وگرنه هرگز چنین کاری نمی‌کرد. سپس با دلخوری می رود.

عمر به هوش می آید. گلشید خودش را به او معرفی میکند و تعریف می‌کند که چه اتفاقی افتاده بود. سپس نام عمر را می پرسد.

عمر جا میخورد و متوجه می شود که هیچ چیز به خاطر نمی آورد و اسم خودش را نیز نمی‌داند. گلشید از او میخواهد که جیبهایش را بگردد.

عمر دستمالی را که دفنه برایش گلدوزی کرده بود بیرون می آورد، اما چیزی یادش نمی آید. در جیب دیگری او کیف پول است که داخلش عکس عمر با ویلدان و عکس دیگری از عمر و دفنه است.

گلشید عکسها را به عمر نشان میدهد و می‌گوید که حتما او مادر و آن یکی نیز نامزد عمر باید باشد. عمر به عکسها خیره شده اما می‌گوید که هیچ چیز به خاطر نمی آورد.

همه به دادگاه می روند و قرار است جلسه دادگاه شروع بشود. کنعان با نگرانی بیرون دادگاه داخل ماشین نشسته است. او از اینکه آلپای باعث شده است که ویلدان دستگیر بشود به شدت عصبانی است.

جلسه دادگاه برگزار می شود. به خاطر نبودن مدارک کافی برای بی گناهی اعضای کارگاه و همچنین مشخص نشدن تکلیف مجسمه، قاضی قرار بر زندان تا جلسه دادگاه بعدی را صادر میکند.

همه ناراحت و نگران می شوند. دفنه برای ملک بی قراری میکند. زمرد و جومالی پیش ویلدان آمده و او را دلداری می‌دهند و می‌گویند که تحت هر شرایطی از او حمایت می‌کنند. خلیل و میرزا از اینکه ویلدان و ملک نیز همراه آنها مجرم شناخته شده و دستگیر شده اند، ناراحت و عصبی هستند.

سیدعلی به ملک می‌گوید که صبور باشد و هر طور شده او را بیرون می آورد. ملک بچه هایش را به سیدعلی می سپارد.

وقتی کنعان متوجه ماجرا می‌شود، به شدت عصبانی شده و سریع به سمت بازارچه می رود. او مستقیم سراغ آلپای می رود و با او شروع به دعوا میکند و میگوید که باعث شده است ویلدان بی گناه به زندان برود.

آلپای با حرص به او یادآوری میکند که پسر ویلدان باعث مرگ عدنان شده و او نباید فراموش کندو بیخود عاشق او نباشد.

کنعان می‌گوید که دختر آلپای نیز باعث مرگ عدنان بوده، اما او از ملک یا آلپای به دل نگرفته است و ویلدان نیز بی گناه است. همان لحظه فوندا به آنجا می رسد و آنها دعوا را تمام میکنند. فوندا متوجه می شود که دوباره مشکلی بین آنها پیش آمده است.

زمرد به خانه سیدعلی پیش نفیسه می رود تا بابت ملک او را تسکین بدهد. آنها با هم همدرد هستند و ابراز ناراحتی میکنند.

در خانه، آسلی در حال تلفن حرف زدن با کرم است و از مادر او خبر می‌گیرد. فوندا حرفهای او را می شنود و سپس داخل اتاق می رود. او ماجرا را از آسلی می پرسد.

آسلی می‌گوید که ملک را به جرم حمل آثار تاریخی گرفته اند. فوندا با شنیدن این حرف یاد مجسمه ای که آلپای به خانه آورده بود و بحث امروز او و کنعان می افتد و میفهمد که کار آلپای بوده است و به شدت عصبانی می شود.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 162 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 163 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *