خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 163
همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 163 را برایتان آماده کرده ایم.
امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
فوندا سراغ آلپای می رود و موضوع را به روی او می آورد.الپای با خونسردی میگوید که کار خوبی کرده است و حالا خانواده ملک باید اذیت بشود. فوندا با او بابت کارش بحث میکند و میگوید که باعث دردسر می شود. آلپای به او اهمیت نمیدهد و از نتیجه کارش خوشحال است.
خلیل و میرزا در زندان با یکدیگر صحبت میکنند و به این فکر میکنند که تا زمانی که مقصر اصلی پیدا نشود در زندان خواهند ماند.
سیدعلی و جومالی با یکدیگر نشسته اند. کنعان به همراه وکیل خودش پیش آنها می آید و میگوید که وکیل او خبره است و میتواند به آنها کمک کند.
سیدعلی و جومالی عصبی شده و کمک او را قبول نمیکنند. وکیل به آنها میگوید که میتواند کمک کند که حداقل خانم ها از زندان بیرون بیایند.
او کارت خودش را روی میز میگذارد و آنها می روند. سیدعلی عصبی شده و کارت را مچاله میکند. جومالی کمی فکر کرده و میگوید که اگر آن وکیل بتواند برای ویلدان و ملک کاری بکند، از هیچ چیز بهتر است.
صبح روز بعد، فردی که مسابقات شرطی فوتبال را برگزار میکند با آسلی تماس میگیرد و میگوید که شب قبل کرم نیامده و روی او حساب کرده اند و پول پرداخت شده است.
آسلی میگوید که او حتما می آید. سپس با کرم تماس میگیرد، اما کرم جواب نمیدهد. آلپای از لای در متوجه می شود و بعد از رفتن آسلی گوشی او را چک میکند و می فهمد که او هنوز با کرم در ارتباط است و عصبی می شود.
دفنه و سیدعلی برای ملاقات ملک می روند. جومالی نیز به ملاقات خلیل رفته و زمرد نیز به ملاقات ویلدان می رود.
خلیل به جومالی میگوید که بهتر است هر طور شده ملک را از آنجا بیرون ببرند و مدارک پزشکی او را برای بیماری اش ارایه بدهند. ویلدان از زمرد سراغ عمر را میگیرد و زمرد با ناراحتی میگوید که هنوز هیچ خبری از او نشده است.
در خانه آلپای، او پنهانی سراغ گوشی فوندا می رود و شماره پدر آسلی را برمیدارد. فوندا وقتی میبیند که گوشی اش دست آلپای است، عصبی می شود و از او ایراد میگیرد. آلپای میگوید که کعوشی اش را پیدا نمیکند و قصد زنگ زدن به خودش را داشته است. سپس می رود.
فوندا سر قرار با کنعان می رود. او به کنعان میگوید که متوجه کار آلپای شده است. سپس به کنعان پیشنهاد میدهد که با یکدیگر در مورد آلپای همکاری کنند، و از این به بعد اگر متوجه کارهای آلپای شد، به او خبر میدهد تا جلوی نقشه های او را بگیرند.
میتات و سیران و بانو در داروخانه هستند. میتات یک خانه برای بانو پیدا کرده و عکسها را به او نشان میدهد، اما بانو از خانه ایراد میگیرد و خوشش نمی آید.
میتات با طعنه به او میگوید که با این وضعیت خانه پیدا نخواهد کرد. بانو ناراحت شده و میگوید که از خانه آنها می رود تا دیگر مزاحمشان نباشد.
سپس بیرون می رود. سیران دنبال او می رود و معذرت خواهی میکند و میگوید که میتات به خاطر شرایط خواهرش تحت فشار است.
بانو از اینکه سیران همچنان در حال دفاع از میتات است حرصش میگیرد و به او میگوید که بهتر است به وضعیت خودش نگاه کند و این شرایط مناسب او نیست. سپس می رود.
وکیل به دیدن میرزا و خلیل و ویلدان و ملک می رود. او میگوید که میتواند با درخواست برای ملک، او را با قید وثیقه آزاد کند. ملک این پیشنهاد را قبول نمیکند و میگوید که همه آنها باید با هم آزاد شوند و نمیخواهد ویلدان را تنها بگذارد. اصرار خلیل نیز فایده ای ندارد.
آلپای به بازارچه رفته و با پدر آسلی تماس میگیرد و به او خبر میدهد که آسلی به ترکیه و خانه آنها آمده است و از او و کارهایش بدگویی میکند. پدر آسلی عصبانی شده و میگوید که دنبال آسلی می آید.
هم رزمهای عمر او را در خانه پیدا میکنند. گلشید داستان را به آنها میگیرد. آنها عمر را همراه خودشان می برند.
کنعان وقتی که می فهمد ویلدان در حبس میماند و درخواستشان برای آزادی او رد شده است، به شدت عصبانی شده و تصمیم میگیرد که فیلمهای آتش سوزی را به پلیس تحویل بدهد.
خلیل و میرزا برای اینکه ملک و ویلدان از زندان آزاد بشوند، پیش رییس زندان رفته و میگویند که آنها مجسمه را به کارگاه آورده اند و اعتراف میکنند.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 163 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 164 مراجعه فرمایید .
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .