خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 167

همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 167 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.

سریال اسم من ملک قسمت 167

هنگامی که ویلدان و ملک و زمرد در مسیر برگشت هستند، در محله چند نفر از کسبه از آنها در مورد خلیل و میرزا سوال میکنند و تصور میکنند که آنها واقعا گناهکار هستند.

ملک و ویلدان توضیح میدهند که اشتباهی پیش آمده و آنها به زودی آزاد می شوند. زمرد با شنیدن این حرفها ناراحت شده و با طعنه می‌گوید که تا وقتی که حرف مردم پشت سر آنها باشد، از خانه بیرون نمی آید. سپس به سمت خانه می رود.

ویلدان و ملک از مقابل کارگاه رد می شوند و با دیدن برچسب پلمپ روی در آنجا، ناراحت شده و می روند.

قدریه و اونزیله، غذاهایی که درست کرده اند را به بازارچه می برند تا محمود از آنها بخورد. زیرا محمود مدتی پرخوری میکند و قدریه اصرار دارد که غذای آب پز بخورد تا لاغر بشود.

مراد دوباره به بازارچه آمده و پیش کنعان و آلپای می رود و سوالاتی در مورد عتیقه میکند. آلپای خودش را به آن را می زند و می‌گوید چیزی نمی‌داند. مراد از آنجا می رود.

کنعان از اینکه پلیس به آنها شک کرده است نگران است. او سپس به سمت پارک می رود. ویلدان و ملک در پارک نشسته اند. کنعان با دیدن آنها به سمتشان می رود .

او می‌گوید که تا جایی که بتواند کمک میکند تا زودتر خلیل و میرزا آزاد بشوند. میتات از دور آنها را می بیند و با عصبانیت جلو می آید و از کنعان میخواهد که از ویلدان و ملک فاصله بگیرد.

او توضیح میدهد که کنعان با بابت پولی که میتات از کنعان قرض گرفته بود چه کرده است. کنعان میخواهد توضیح بدهد و می‌گوید که سو تفاهم شده و کار آلپای بوده است. ملک از کنعان میخواهد برود.

سپس خودش با عصبانیت به سمت بازارچه می رود تا به خاطر کار آلپای با میتات، از آلپای حساب پس بگیرد. سیدعلی جلوی ملک را میگیرد و میگوید که خودش آن موضوع را حل کرده است. سپس از ملک میخواهد به خانه برود.

کنعان به مغازه می رود و از آلپای در مورد خطی که با آن به پلیس گزارش داده بود سوال میکند. آلپای آن گوشی را به کنعان میدهد.

کنعان گوشی را به شاگردش میدهد و می‌گوید که به او خبر میدهد که با گوشی چه کند. سپس از اینکه آلپای این مدت گوشی را در مغازه نگه داشته بود ، او را سرزنش میکند.

فرمانده به همراه همکارانش دم خانه جومالی می آیند. جومالی و زمرد و ویلدان با دیدن آنها دم در، نگران می شوند و تصور میکنند که عمر شهید شده است. عمر مقابل آنها می آید.

ویلدان از دیدن او خوشحال شده و به سمتش می رود و او را بغل میکند. عمر با خونسردی به ویلدان نگاه کرده و از او فاصله میگیرد. ویلدان متعجب می شود.انها داخل رفته و فرمانده همه چیز را برایشان تعریف می‌کند و گلشید را نیز معرفی میکند.

زمرد گریه میکند و ناراحت است. فرمانده می‌گوید که با گذر زمان همه چیز درست می شود و نباید به عمر فشار بیاورند.

مادر اسلی به او پیام میدهد و خبر میدهد که پدرش بلیت گرفته تا به ترکیه بیاید. آسلی با نگرانی سریع وسایل خود را از خانه آلپای جمع میکند و بیرون می رود. او به کرم پیام میدهد و از او خداحافظی کرده و بابت همه چیز تشکر میکند. سپس گوشی را خاموش میکند.

شب وقتی فوندا به خانه می رود و متوجه می شود که آسلی تمام طلاهای او را برداشته و برایش پیام خداحافظی گذاشته است.

میتات به مغازه می رود و میبیند که سیران همچنان به خاطر بانو با او سرد برخورد می‌کند. او از مغازه بیرون می رود.

دفنه به خانه جومالی می رود تا از غذاهایی که درست کرده برای آنها ببرد. او متوجه ناراحتی اهل خانه می شود. کمی بعد عمر از اتاق بیرون می آید. دفنه از دیدن عمر خوشحال می شود.

فوندا با عصبانیت به خانه سیدعلی می رود و سراغ اسلی را از ملک می‌گیرد. او ناگهان همان جا از حال می رود.

پلیس متوجه می شود که گوشی که با آن تماس گزارش عتیقه را گرفته بودند، روشن شده است و آدرس را ردیابی میکنند. هنگامی که آلپای به خانه می رود، پلیس دم خانه او می‌رود.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 167 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 168 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *