خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 217

همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 217 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.

سریال اسم من ملک قسمت 217

آخر شب، جومالی به بیمارستان می رود و پنهانی وارد آی سی یو شده و بالای سر آلپای می رود. آلپای بیهوش است و جومالی با حرص، او را تهدید میکند و میگوید که باید سریع تا حالش خوب بشود و خلیل را آزاد کند. پرستار به آنجا آمده و جومالی را بیرون میکند. فوندا در راهرو جومالی را میبیند و از آمدن او طلبکار می شود. جومالی با کلافگی و بی اهمیتی نسبت به او، می رود.
احسان و میرزا در کارگاه نشسته و مشغول صحبت هستند. احسان می‌گوید که زهرا به دانشگاه می رود و باشاک نیز در بیمارستان مشغول است و آنها به آنکارا عادت کرده‌اند. کمی بعد جومالی نیز پیش آنها می رود. او ناراحت است و با بغض و گریه از وضعیت خلیل صحبت میکند. احسان او را دلداری میدهد و می‌گوید که همه چیز درست می شود.
دفنه با ناراحتی در اتاق نشسته و به روزهای ماه عسل و خاطرات خوبش با عمر فکر میکند و از اینکه از همین ابتدای ازدواج دچار مشکل شده و زمرد او را اذیت میکند ناراحت است.
صبح زود، عمر بلند شده و به بیمارستان می رود. او از دکتر می شنود که آلپای به هوش آمده است و خوشحال می شود. فوندا بالای سر آلپای می رود. آلپای همان ابتدا سراغ خلیل را میگیرد. فوندا از اینکه او به جای حال فوندا و بچه، سراغ خلیل را میگیرد عصبانی می شود و به خانه برمی‌گردد.
عمر با دفنه تماس می‌گیرد و خوش خبری میدهد که آلپای به هوش آمده است. دلمه سریع به اتاق ملک می رود و خبر را به او می‌گوید. سیدعلی نیز کنجکاو شده و به اتاق می رود و موضوع را می فهمد. آنها از اینکه خلیل نجات پیدا مینند خوشحال هستند.
سیدعلی پنهانی به بیمارستان می رود. آلپای با دیدن او قیافه می‌گیرد. سیدعلی با حرص از او میخواهد که رضایت خلیل را بدهد و در ازای آن هرچقدر پول بخواهد به او میدهد. آلپای عصبانی شده و می‌گوید که او را نمی‌توانند با پول بخرند. سپس پرستار را صدا میزند تا سیدعلی را بیرون کند.
کنعان به بازارچه رفته و جومالی با دیدن او به او طعنه می زند. کنعان می‌گوید که او استانبول نبوده و از کارهای آلپای خبر نداشته است. جومالی چنین چیزی را باور نمیکند و می‌گوید که او و آلپای همیشه با هم همدست هستند. کنعان با حرص به مغازه اش می رود و از آلپای عصبانی است.
احسان به بازارچه می رود و خبر میدهد که آلپای به هوش آمده است‌‌ . آنها همگی دنبال چاره ای برای آزادی خلیل هستند.‌احسان می‌گوید که هیچکدام سراغ آلپای نروند، زیرا او حتما پول می‌خواهد و دوباره دردسر درست خواهد کرد. سیدعلی از اینکه پیش او رفته چیزی نمی‌گوید.
ملک و کرم میخواهد برای شروع رادیو تراپی ملک به بیمارستان بروند. همان لحظه زمرد به خانه سیدعلی می آید. او با دفنه گرم گرفته و او را بغل میکند. ملک و کرم می روند و زمرد و دفنه و نفیسه داخل می روند. زمرد می‌گوید که برای دادن هدیه بچه های قدریه و محمود آمده است.
در بیمارستان کرم به اتاق آلپای می رود و از او عاجزانه میخواهد که از زندگی آنها بیرون برود و به آنها ضرر نرساند و کارهایشان را تمام کند.
هنگامی که زمرد میخواهد برود، به دفنه می‌گوید که کاری خوبی کرده که حقیقت علت رفتنش را نگفته است. سپس دوباره شروع به اذیت و طعنه زدن به دفنه میکند. اکراه حرفهای آنها را می شنود. نفیسه از اتاق بیرون آمده و زمرد سریع دوباره با دفنه مهربان می شود. سپس می رود.
سیدعلی دوباره برای حرف زدن با آلپای به بیمارستان می رود.. آلپای می‌گوید که او پول نمیخواهد و تنها به گرفتن عمارت سیدعلی راضی می شود، تا خودش و بچه ها با هم در آنجا زندگی کنند. سیدعلی عصبانی شده و می‌گوید که نمی‌تواند چنین کاری کند و فقط پول میدهد. آلپای نیز می‌گوید که رضایت نمی‌دهد. سیدعلی به ناچار قبول میکند و میگوید که در صورت دادن رضایت، عمارت را به او میدهد. ادریس از پشت در حرفهای آنها را می شنود.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 214 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 215 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *