خلاصه داستان سریال ترکی حکیم اوغلو قسمت 10

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال حکیم اوغلو قسمت 10 را برایتان آماده کرده ایم. امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال حکیم اوغلو قسمت 10

سریال حکیم اوغلو قسمت 10

پسر نوجوانی به اسم کرم مادر مریضش را به اداره ای می برد تا برای تامین هزینه های پرستار برای او کمک بگیرد. گولای صدایی در سرش می شنود که مدام به او می گوید: «گولا گربه رو تو کشتی! تو خفه ش کردی! » و با حرکات سریع سرش سعی می کند صدا را پس بزند. بعد ساق پایش شروع به درد می کند و کرم از او می خواهد آرام باشد. اما ناگهان گولای با دیدن مجسمه ی قورباغه روی میز کار، وحشت می کند و فریاد میزند و در نهایت دچار تنگی نفس می شود و روی زمین می افتد.
کرم فورا مادرش را به بیمارستان می رساند. وقتی دکتر به کرم توضیح می دهد که به خاطر وجود الکل در بدن گولای، در سیاهرگ او آمبولی تشکیل شده و رگش مسدود شده و اکسیژن به اندام های داخلی نرسیده. کرم که همه چیز را با دقت یادداشت می کند می گوید که تا به حال پای مادرش درد نگرفته بود و مقداری الکل هم خودش به خورد مادرش داده تا آرام بشود و بخوابد. دکتر می گوید: «صداهایی میشنوه چون مادرتون شیزوفرنی داره. » آتش که اتفاقی صحبت های آنها را شنیده جلو می رود و به دکتر می گوید: «تو داری اینارو از سرت باز میکنی مگه نه؟! به زور داری میگی زنه الکیه؟ » و رو به کرم می کند و می گوید: «مادرت چند سالشه؟ پنجاه؟ شصت؟ بالاتر؟ » کرم می گوید: «38 سالشه. » توجه آتش به این موضوع جلب می شود و مادر او را به عنوان بیمارش در بیمارستان بستری می کند.
آتش رو به اکیپ می گوید: «یه خانم 38 ساله که قبلا هیچ نشونه ای از بیماری نداشته، یهو ترومبوز وریدی عمقی میشه. دلیلش چی میتونه باشه؟ » محمد علی می گوید: «دیابت. سیگار. این کجاش مرموزه؟! » آتش می گوید: «از سن مورد نظر برای ترومبوز وریدی عمقی بیست سال جوونتره! » و یادداشت های دقیقی که کرم از بیماری مادرش نوشته را به آنها می دهد تا مطالعه کنند. آتش می پرسد: «میتونیم به علائم ترومبوز وریدی عمقی، شیزوفرنی رو هم اضافه کنیم؟ نمیشه. مشکلات مسیرهای دوپامینرژیک مغزمون باعث تشکیل لخته های خونی نمیشن. » و از هر سه نفر می خواهد فکر کنند تا ببینند دلیلی پیدا می کنند یا نه.
آتش به دیدن گولای می رود و از او می پرسد که روزانه چقدر مصرف الکل دارد؟ گولای انگار حرف های او را نمیشنود و چیزهای نامفهومی در جوابش می دهد و بعد می گوید: «هیچکس حرفمو باور نمیکنه! » آتش می گوید: «من باور میکنم. » گولای ناگهان ناراحت شده و به گوشه ای خیره می شود و می گوید: «پسرم منو ببخش. » محمد علی و امره و حتی اورهان وقتی می بینند آتش شخصا به اتاق بیمار رفته و با او صحبت می کند جا می خورند.
ایپک بالاخره بعد از کلی دنبال آتش گشتن او را پیدا می کند و به پلی کلینیک می فرستد. زن جوانی همراه دخترش آمده و به آتش می گوید که چند روزی است گلوی دخترش خارش دارد. آتش بعد از معاینه می گوید که چیزی نیست. زن جوان از اتش می خواهد آزمایش بنویسد تا مطمئن بشوند و آتش که حوصله جر و بحث ندارد قبول می کند. مریض بعدی پیرزنی است که همراه پسرش آمده. پیرزن سر تا پای آتش را برانداز می کند و با لبخند می گوید: «یه مدتیه رنگ ها به نظرم به شکل فوق العاده ای درخشان هستن. صداها هم به شدت زیبا به نظر میرسن. غذاهارو هر چقدر میخورم بیشتر دوست دارم بخورم. من 82 سالمه اما وقتی یه مرد خوشتیپ میبینم دوست بیشتر نگاش کنم! مثلا خود شما! » پسر پیرزن از خجالت شروع به سرفه می کند اما آتش می پرسد که از کی این حال و احوال را دارد که پیرزن می گوید: «از دو ماه پیش سریالی که همیشه میبینم این بار پسر جوون تو سریال خیلی به نظرم خوشتیپ و زیبا اومد. » اتش بعد از شنیدن حرف های او می گوید: «ازتون چندتا آزمایش میگیریم. مامانتون یه تغییر شخصیت سریع داشته. » و فورا از اتاق بیرون می رود تا به سریال مورد علاقه اش برسد اما متوجه میشود ایپک تمام تلوزیون های بیمارستان را به خاطر او، قطع کرده!
ایپک اورهان را دور از چشم آتش صدا میزند تا برای تولد آتش که نزدیک است سورپرایزش کنند. اورهان می گوید که این کار شدنی نیست چون آتش همه چیز را زود می فهمد.
محمد علی پیش گولای می رود تا از او نمونه خون بگیرد. گولای فریاد میزند و می گوید: «نمیخوام خون بدم! » پرستارها به کمک محمد علی می روند و او برای این که گولای را آرام کند به او هالوپریدول تزریق می کند. کرم بعد از فهمیدن این موضوع سراغ آتش می رود و با عصبانیت می گوید: «بهتون گفته بودم نباید به مامانم هالوپریدول بدین! مامانم میگه هروقت هاروپریدول میزنه روحش تغییر میکنه. »

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال حکیم اوغلو قسمت 10 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال حکیم اوغلو قسمت 11  مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *